معرفی اثر : "غروب" سبک نوگرا
هنرمند : فریده لاشایی (سبک نوگرا) 1391- 1323
پژوهشگر : مرضیه السادات باشتنی
بیوگرافی
نقاش، نویسنده و مترجم
استادان فریده لاشانی :
- جعفر پتگر
- وارطان در خیابان منوچهری و فروشنده تابلو
-مدت دو سال در کارخانه Reidel در تیرول، اتریش به طراحی کریستال پرداخت.
-تحصیل در مدرسه مونیخ آلمان برای دوره مترجمی
- برخی از طرحهایش در استودیو روزنتال بر روی گلدانهای چینی پیاده شده است.
لاشایی همراه با هنرمندان شاخصی همچون گیزلا وارگا سینایی و فرح اصولی «گروه دنا» را بنیان نهاد. گروهی متشکل از زنان هنرمند ایرانی که با هدف ارائه مستقل آثارشان در سال 1380 تأسیس شد و طی فعالیت شش سالهاش آثار بسیاری از زنان هنرمند ایرانی را در داخل کشور و عرصههای بینالمللی به نمایش درآورد.
اولین حضور او در حراج ها، به بهمن ماه سال 1385 (فوریه 2007) و خانه حراج کریستیز باز می گردد. آثار او بیش از 70 مرتبه در حراج های داخلی و خارجی شرکت کرده و در حدود 77 درصد آثارش در حراج های بین المللی به فروش رفته است.
لاشایی آثاری نیز در زمینه چیدمان ویدئویی و انیمیشن خلق کرد و از زنان هنرمند پیشرو در آزمودن رسانه های مختلف در هنر بود. این ویدئوآرتها ترکیبی از نقاشیهای انتزاعی وی با تصاویری واقع گرایانه بود.
وی علاوه بر نقاشی در زمینه نویسندگی و مترجمی نیز خوش درخشیده است. اولین رمان چاپ شده او «شال بامو» نام داشت که نوعی زندگینامه است در قالب رمان و گوشه ای از تاریخ اجتماعی ایران، از زمان جنگ ایران و عراق را نیز نشان می دهد. از دیگر آثارش میتوان به ترجمه نجواهای شبانه ناتالیا گینزبورگ و گلهای هیروشیما از ادیتا موریس اشاره کرد. همچنین در حوزه ترجمه، آثاری همچون «زن نیک سچوآن» از برتولت برشت و «گلهای هیروشما» از ادیتا موریس را به فارسی بازگرداند.
ویژگی آثار
لاشایی، عموما نقاشی اکسپرسیونیست است با رگههایی بسیار قوی از خیالی انتزاعی؛ چنان که گاه کارهایش، به ویژه در دورههایی در سه دهه گذشته به سوررئالیسم پهلو می زنند. رنگ در آثار او اهمیت به سزایی دارد. رنگهای اغراق شده ای که در کنتراستی شدید کنار هم نشسته اند و خطوط بی قرار و بی تاب مهم ترین ویژگیهای تابلوهای فریده لاشایی هستند. طبیعت بیش از هر چیز دیگر در کارهای فریده لاشایی حضور دارد طبیعتی مدرن که از جنس بازنمایی نیست: طبیعت بی جان، گل ها، ابرها و درخت ها. درخت عنصری همیشگی و تکرار شونده، که با وجود تکرار در هر تابلویی جلوه خاص خود را دارد و دیگرگونه است. طبیعت در اینجا بازنمایی نمی گردد بلکه طبیعتی انتزاعی و واسطه ای برای بیان درونیات هنرمند است. همانطور که خودش در گفتگویی با احمدرضا دالوند، درباره ارتباط با طبیعت گفته بود: «طبیعت حس اولیه و اساس زندگی و شور هستی را در من برمیانگیزد و بدین ترتیب با عناصر درونی خود ارتباط برقرار میکنم.» این نوع نگرش به طبیعت را می توان در سنت منظره نگاری شرق دور مشاهده کرد اما لاشایی این نگاه را با بیانی نوین به تصویر کشیده است. البته نگاه اجتماعی و سیاسی هنرمند نیز گاهی در این طبیعت منعکس می شود و به خلق تصاویری تاریک و تلخ از طبیعت منجر می شود.
ویژگی دیگر آثار لاشایی استفاده از رنگ های ضخیم است که با ضرب قلم های سریع و کنتراست شدید در کنار خطوط پر هیجان و لجام گسیخته قرار می دهد و بالاخص در آثاری که بعد از دهه شصت آفریده است، مشاهده می شود. با این حال هیچ مرز روشنی میان خطوط و لکه رنگ ها دیده نمی شود و بسیاری از آثار او بر روی سطح خالی بوم به تصویر درآمده اند. لطافت در عین جسارت در آثار او موج می زند.