به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل مجموعه سعدآباد، «محمدمهدی عبدخدایی» دبیرکل فدائیان اسلام، در چهارمین روز از مراسم «نمایشگاه و روایتگری کودتای ۲۸ مرداد» با حضور در کاخموزه ملت واقع در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، اظهار کرد: من مهدی عبدخدایی، همرزم شهید نواب صفوی هستم. اگر در زمان دستگیری فدائیان اسلام در ماجرای پیمان بغداد و زدن حسین علاء فرار نمیکردم میبایست اعدام میشدم. خدا خواست من زنده باشم و روایتگر آن روزها باشم.
وی گفت: من امروز درباره ۲۸ مرداد صحبت میکنم و معتقدم کودتای ۲۸ مرداد نه قیام ملی بوده است و نه کودتا، بلکه آمریکا بر اشتباه مصدق دست گذاشت و زمینه سقوط مصدق را فراهم کرد در غیر این صورت چگونه یک دولت ملی با هزینه سیصد هزار دلاری آمریکا سقوط میکند.
عبدخدایی با اشاره به اینکه دکتر مصدق نه خائن بود و نه وابسته، بلکه نادان بود! گفت: نخستین اشتباه مصدق، سیاست موازنه منفی بود. این سیاست در زمان خودش درست بود، اما بعد از جنگ جهانی دوم شرایط جهان تغییر کرده بود.
دبیر کل فدائیان اسلام ادامه داد: آمریکاییها در جنگ جهانی دوم دچار صدمات و خسارات قابل توجهی نشدند؛ مخصوصا زمانی که جبهه دوم را در اروپا به فرماندهی ژنرال دوایت آیزنهاور باز نمودند اروپاییها شاید پیروزی بر آلمان را مدیون آمریکا و اقداماتش میدانستند و در این بین آمریکا به عنوان یک کشور ثروتمند به بازار دنیا وارد شد درحالیکه انگلیس، آلمان، ایتالیا، فرانسه بر اثر بمبارانهای متعدد صدمات و خسارتهای فراوانی دیده بودند.
وی افزود: در این بین آمریکا با بستن قراردادی به نام مارشال اقتصاد انگلیس و کشورهای اروپایی را به خود وابسته میکند. در این طرح ۸۰ درصد صنایع انگلستان به آمریکا وابسته میشود؛ بنابراین تضادی بین انگلستان و آمریکا وجود ندارد که مصدق بخواهند از این تضاد استفاده کند. نظر دکتر مصدق این بود که با سیاست موازنه منفیاش، به وسیله آمریکاییها، انگلیس را بیرون کند که این سیاست غلط بود و مصدق نادان بود و به شرایط جهانی واقف نبود.
وی ادامه داد: اردیبهشت سال ۱۳۳۰ جمال امامی (نماینده طرفدار دربار) در مجلس شورای ملی پیشنهاد میکند آقای دکتر مصدق نخستوزیر شود. دکتر مصدق ابتدا قبول نمیکند، اما بعد به شرطی قبول میکند که تا پایان دوره شانزدم مجلس شورای ملی نماینده باشد. مجلس توافق میکند که دکتر مصدق نخستوزیر شود و شاه فرمان نخستوزیری دکتر مصدق را میدهد.
عبدخدایی گفت: مصدق در سال ۱۳۳۱ بر سر به دست گرفتن وزارت دفاع با شاه اختلاف پیدا میکند و با ممانعت محمدرضا پهلوی با این درخواست، استعفا میدهد و شاه هم بهسرعت با کنارهگیری او موافقت میکند. شاه که شناختی از مردم ندارد، احمد قوام را جای مصدق به نخستوزیری بر میگزیند. قوام روز ۲۵ تیرماه اعلامیه معروفی را ارائه میدهد با عنوان «کشتیبان را سیاستی دگر آمد». آیتالله کاشانی، که در آن زمان رئیس مجلس بود، چون اعتقادی به قوام نداشت، وارد جریان میشود و اعلام میکند که اگر لازم باشد حکم جهاد اکبر میدهد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ظهر ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ شاه از قوام میخواهد استعفا دهد و بار دیگر مصدق نخستوزیر میشود، اما پس از سیزده ماه همین دکتر مصدقی که با قیام مردم بر سر کار آمده بود با ورود پنج تانک به خیابان در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سقوط میکند! آقای دکتر مصدق شاید ملی بود، ولی خائن نبود و متأسفانه اطلاعی از شرایط منطقه و شطرنج جهانی نداشت.