دور دنیا در ۱۰ سال؛ نگاهی به موزه برادران امیدوار

دور دنیا در ۱۰ سال؛ نگاهی به موزه برادران امیدوار

به بهانه مراسم یادبود عبداله امیدوار جهانگرد ایرانی، روزنامه اطلاعات گزارشی در خصوص زندگی و نحوه سفر برادران امیدوار منتشر کرد.

  • کد مطلب: 8141
  • تاریخ انتشار: يکشنبه 23 مرداد 1401 - 11:46

 

روزی روزگاری خیابان آبشار یا به قول قدیمی‌های تهران کوچه آبشُر در دروازه دولاب، محله‌ای پر انرژی و جنب و جوش بود که نسلی پر تلاش و با انگیزه در خود پرورش داد. از داوود رشیدی، محمد کاسبی و محمد علی فردین تا برادران امیدوار. خیابانی که حالا پر است از خانه‌های قدیمی‌ خاک گرفته که تبدیل به راهی برای میان‌بر زدن از خیابان ۱۷ شهریور به امین حضور و فرار از ترافیک کلافه‌کننده شده است.
در میان مشاهیر کوچة آبشُر برادران امیدوار راهی را برای خود انتخاب کردند که کمتر کسی حتی به آن فکر کرده بود: یک جهانگردی و ماجراجویی ۱۰ ساله، سفر به دور دنیا با موتورسیکلت و زندگی با قبایل ناشناخته. سفری که در زمان خود توانست توجه زیادی را جلب کند، گرچه در دوره‌ای به سرعت رو به فراموشی رفت. با این حال، برادران امیدوار طی این سال‌ها، کتاب و عکس و فیلم از سفرهای خود منتشر کرده و به عنوان پیشکسوتان سفر برای جوانان انگیزه‌سازی کردند. روز ۲۳ تیرماه امسال عبدالله امیدوار که ساکن شیلی بود چشم از جهان فروبست و یادگارهای ارزشمند از خود برای سوداییان سفر برجا نهاد، یادگارهایی که در موزه‌ای با نام برادران امیدوار گرد هم آمده است.

انگیزه سفر
عیسی و عبدالله امیدوار متولد ۱۳۰۸ و ۱۳۱۱ در محلة دروازه دولاب تهران به دنیا چشم گشودند. اصالت آنها به طالقان و روستای فشندک برمی‌گردد. پدرشان علی‌اکبر امیدوار، تریکوبافی داشت و از جمله کسانی بود که پشتیبان و مشوق پسرانش به سفر بود.
نجیبه موسوی حصار، مدیر موزة برادران امیدوار به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید: آقایان امیدوار از کودکی به سفرهای زیادی می‌رفتند، به طالقان، سفرهای زیارتی و به قم و اصفهان و… این سفرها و حکایت‌هایی که شب‌های تابستان روی پشت بام پدر برایشان تعریف می‌کرد، باعث شد در قصه‌های ناشناخته‌ها سیر کنند و همین بستری شد برای سفر دور دنیا.
وی تاکید می‌کند: بدین صورت، انگیزه از کودکی برای برادران امیدوار ایجاد شد و زمانی که بزرگتر شدند، ورود لیونل برانس، دوچرخه‌سوار فرانسوی به ایران که مسیر پاریس تا سایگون را رکاب می‌زد، شور و شوق مضاعفی برایشان ایجاد کرد.
مدیر موزه به نقل از برادران امیدوار ادامه می‌دهد: اشتیاق آنان به سفر به قدری بود که روزهای زیادی به گاراژی در نزدیکی کارگاه پدرشان می‌رفتند و رفت و آمد مسافرها به تهران یا از تهران را تماشا می‌کردند. این کار برایشان جذابیت زیادی داشت. همه این موارد در نهایت در سال ۱۳۳۰ به تصمیم برادران امیدوار برای سفر جهانی منجر شد.
مقدمات سفر
زمینه‌های ذهنی و انگیزه‌های بنیادین جهانگردی و ماجراجویی در کودکی برادران امیدوار به قدری الهام بخش بود که این دو در عنفوان جوانی، تصمیم قطعی برای سفری به دور دنیا گرفتند؛ اما پیش از آن نیاز به آماده‌سازی و تجربه‌هایی کوچک‌تر داشتند، پس برای آماده‌سازی، برنامه‌ریزی کردند.
نجیبه موسوی با اشاره به این موضوع توضیح می‌دهد: آقای عبدالله امیدوار با دوچرخه دور ایران را رکاب زدند. برادر بزرگتر، عیسی از موسسان باشگاه کوهنوردی دماوند هستند و صخره نوردی و کوهنوردی به صورت حرفه‌ای انجام می‌دادند. به جز این یک سفر سه‌ـ‌چهار ماهانه به کشورهای ترکیه، سوریه و عراق می‌روند تا با سختی‌های سفر آشنا شوند. هر دو زبان انگلیسی می‌خوانند، بعد البته فرانسه و اسپانیایی هم یاد می‌گیرند. این‌ها همه مقدمه برای سفر جهانی بود. آنان دست‌ آخر دو موتور سیکلت ماچلس تک سیلندر ۵۰۰ سی سی از انگلستان وارد کرده و نفری ۹۰ دلار همراه خود می‌کنند و اواخر شهریور ۱۳۳۳ خورشیدی سفرشان با مشایعت خانواده و دوستان از مرز تایباد به سمت شرق آغاز می‌شود.

سفر جهانی
برادران امیدوار با انگیزه و انرژی برای سفر جهانی خود برنامه ریزی کردند و پس از گذراندن برنامه آماده سازی به دنیایی وارد شدند که آن زمان بسیار ناشناخته‌تر و عجیب‌تر از روزگار ما بود. مدیر موزة برادران امیدوار توضیح می‌دهد: آنان از تایباد خارج می‌شوند، افغانستان، پاکستان، هندوستان را در می‌نوردند و بعد از این‌که آسیای جنوب شرقی و استرالیا را می‌بینند، از طریق ژاپن وارد قاره آمریکا می‌شوند. ابتدا به آلاسکا و قطب شمال می‌روند، بعد بر می‌گردند به سمت جنوب و وارد آمریکای جنوبی می‌شوند و نهایتا از طریق برزیل به اروپا بازمی‌گردند. در اروپا شرکت سیتروئن فرانسه یک خودروی ژیان را به آنان هدیه می‌کند. به ایران می‌آیند، موتورها را در ایران می‌گذارند و با ژیان از طریق کویت و عربستان وارد قاره آفریقا می‌شوند. سه سال آخر سفر را در آفریقا می‌گذرانند و مجدداً از طریق اروپا وارد ایران می‌شوند.
موسوی ادامه می‌دهد: برادران امیدوار در نهایت سال ۱۳۴۳و بعد از ۱۰ سال به ایران بر می‌گردند. با رایزنی‌های صورت گرفته، یک گروه تحقیقاتی تقبل می‌کند که آقای عبدالله امیدوار را با خود به قطب جنوب ببرد. وی پس از این سفر به شیلی می‌رود و تا پایان عمر خود در تیرماه امسال در این کشور ماندگار می‌شود. عبدالله امیدوار در شیلی فردی شناخته شده بود و سالیان سال برنامه تلویزیونی و یک شرکت فیلمسازی در شیلی داشت. عیسی، برادر بزرگتر نیز وقتی از سفر آفریقا باز می‌گردد، دوباره سفری را تنهایی به هند و آفریقا می‌روند. وی هم اکنون در تهران زندگی می‌کند و از طریق موزه با مشتاقان جهانگردی در ارتباط هستند.
موزة برادران امیدوار
سفر جهانی این دو برادر ایرانی در زمان خود بازتاب زیادی در مطبوعات داخلی و خارجی داشت اما بعد از مدتی رو به فراموشی رفت. تأسیس موزه برادران امیدوار بازیابی و بازشناسی دوباره نتایج سفر آنان است. نجیبه موسوی در این باره توضیح می‌دهد: موزة برادران امیدوار به عنوان اولین موزة گردشگری همزمان با روز جهانی گردشگری در پنجم مهر ماه ۱۳۸۲خورشیدی، افتتاح شد. این موزه، فراتر از یک موزة گردشگری است، در واقع موزة انسان شناسی و مردم‌شناسی و نیز شناخت فرهنگ‌های دیگر است.
تامین هزینة سفر برادران امیدوار سئوالی است که ذهن بسیاری از ما را درگیر می‌کند. آنان با ۹۰ دلار در جیب، سفر خود را آغاز کردند اما در ادامه و در طول مسیر، هزینة سفر را از راه‌های مختلفی تأمین کردند. مدیر موزة برادران امیدوار توضیح می‌دهد: برادران امیدوار روی تبلیغ و شناساندن فرهنگ ایرانی در سفر کار زیادی انجام دادند. آنان نمایشگاه می‌گذاشتند، مقاله می‌نوشتند و یکی از راه‌های تامین هزینة سفر همین مقالات و نمایشگاه‌ها بود. البته فقط همین نبود، به قول خودشان نان ما در زهرمار بود- چرا که در مسیر، سم مارهایی را که می‌گرفتند به انستیتوهای سرم و داروسازی می‌فروختند. اقامت آنان بیشتر در خوابگاه‌های دانشجویی بود و این نمایشگاه‌ها برای دانشجویان جذاب بود. وقتی به شهری وارد می‌شدند، خودشان را به شهرداری‌ها و دانشگاه‌ها معرفی می‌کردند و از طریق آن به مراکز علمی‌ و حتی سیاسی راه می‌یافتند.
موسوی حصار، ملاقات برادران امیدوار با پادشاه سعودی را مثال می‌زند و می‌گوید: ملاقات‌شان با ملک سعود، پادشاه عربستان از طریق دانشگاه اتفاق افتاد. آنان در دانشگاه ریاض سخنرانی داشتند و رئیس دانشگاه که ارتباطاتی با دربار داشت، شرایطی فراهم کرد و آنان به ضیافت شام پادشاه در ریاض دعوت شدند.

زندگی با بومیان
علاقه وافر برادران امیدوار به ناشناخته‌ها آنان را به سمت قبایل بومی ‌کمتر توسعه یافته سوق داد. هرجایی که می‌رفتند، سراغ بومیان را می‌گرفتند و با راهنمایی بلدهای محلی و نیز با پیشکش هدایایی از دنیای نو، به زندگی آنان راه می‌یافتند. چندین ماه زندگی با اسکیموها، ورود به قبیله جیوارو و زندگی در قبایل اینکا، یاگوآ و تاتویان در آمازون و قبایل پیگمه، بانتو، دینکا و… در آفریقا از جمله موفقیت‌های سفر برادران امیدوار است.
مدیر موزه در این باره می‌گوید: یکی دیگر از اهداف سفر، زندگی با بومیان مناطق مختلف دنیا بود. برادران امیدوار می‌گویند که اروپا برایمان جذابیت نداشت اما قبایلی که در آمازون یا صحرای آفریقا دیده بودند برایشان جذاب بود. با آنان زندگی می‌کردند و زندگی آنان را تجربه می‌کردند. همین حالادر سال ۲۰۲۲ کسی در دنیا مثل این دو سفر نکرده است. برای ورود به این قبایل، ترفندهای خاصی داشتند. مثلا هدایایی با خودشان برده بودند. هدایایی نظیر سیگار، پارچه، آینه، البسه، بادکنک برای بچه‌ها و… اینها را می‌بردند تا حسن نیت خود را ثابت کنند. با این حال، با علم به خطرات پیش می‌رفتند.
موسوی در مورد مستندات تهیه شده توسط برادران امیدوار می‌گوید: آنان ۱۶ ساعت فیلم مستند از سفرشان دارند. البته دوربین فیلمبرداری را در سیدنی تهیه کردند، یعنی تا سیدنی فیلم ندارند. فیلم آنان از سفرشان در تهران و برخی شهرهای ایران به نمایش در آمد و حالا به صورت سی‌ دی عرضه شده است. حدود یک میلیون قطعه عکس از سفر خود دارند و نیز کتاب سفرنامه‌ شان به زبان های فارسی، انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی منتشر شده است. این دو برادر در واقع مستندنگاری کرده‌اند در حالی که ادعایی در مورد مستندسازی نداشتند. آنها همچنین اشیاء ذی قیمتی به ویژه متعلق به قبایل بدوی با خود به ایران آوردند که بسیاری از آن‌ها در موزه به نمایش درآمده است. از جمله آن‌ها می‌توان از پوست خرس اهداء شده در شما هندوستان، پوست مار بوآ، سازهای محلی از مناطق مختلف دنیا، وسایل زندگی اسکیموها و… نام برد.
دفتر یادبود این دو برادر، از دیگر مواردی است که مدیر موزه به آن اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: برادران امیدوار در سفر خود با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی، فرهنگی و علمی ‌دیدار داشتند و آن‌ها دفتر یادبود را امضا کرده‌اند. از جمله مهمترین افراد می‌توان به امضای جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند، محمدظاهر شاه، پادشاه افغانستان، رئیس جمهور ویتنام، رئیس جمهور شیلی، رئیس جمهور السالوادور و پادشاه عربستان اشاره کرد.

ساختمان موزه
ساختمان موزة برادران امیدوار در مجموعة فرهنگی تاریخی سعدآباد تهران، خود نیز بسیار دیدنی است. این ساختمان جزو بناهای قاجاری سعدآباد است. موسوی توضیح می‌دهد: این ساختمان در واقع نگهبانی عمارت کاخ احمدشاهی است. البته طبق مستندات، عمارت متعلق به علی‌خان والی، مالک این منطقه قبل از رضاشاه بوده است و وقتی رضاشاه در کاخ سبز مستقر می‌شود، از این ساختمان به عنوان نگهبانی و محلی برای استراحت سورچی‌ها استفاده می‌کند. به همین علت به این ساختمان کالسکه خانة رضاشاهی نیز می‌گویند. با این حال، این ساختمان در همان دوره متروک می‌شود و در پهلوی دوم کاربردی نداشت تا این که در سال ۱۳۸۱ مرمت و از سال ۱۳۸۲ موزة برادران امیدوار در این بنا ایجاد می‌شود.
تولید محتوا
امروزه و با گسترش فضای مجازی از عبارت تولید محتوا به معنای محصول جذاب برای مخاطب، استفاده زیادی می‌شود اما تا پیش از این، شکل تولید محتوا بسیار محدود و حجم آن بسیار اندک بود.
آرش نورآقایی، مدیر مسئول فصلنامة تخصصی میراث و گردشگری گیلگمش درباره برادران امیدوار به گزارشگر روزنامه اطلاعات می‌گوید: به سفر برادران امیدوار از چند زاویه باید نگاه کرد، یکی از آن‌ها تولید محتوا است، موضوعی که امروزه خیلی در مورد آن مطلب می‌خوانیم و می‌شنویم. الان ما مبحثی به عنوان تولید محتوای رسانه‌ای در فضای مجازی و رسانه‌های مختلف داریم که شامل پیام‌های گرافیکی، ویدئویی، متن و صدا می‌شود. برادران امیدوار ۷۰ سال پیش به عنوان جهانگرد و نه مستندساز به سفر رفتند و همه این اشکال از محتوا را در سفر خود تولید کردند.
وی می‌افزاید: آنان ادعای مستندسازی ندارند و خود را جهانگرد می‌دانند ولی سوغات سفرشان مستند بود. کتابی دارند که در واقع تولید محتوای متنی ناب است ولی به این بسنده نکردند. آنان اصوات زیادی را ضبط کردند: از صدای پرندگان و آواهای مکان‌ها تا مراسم مذهبی و آیینی اقوام. به جز این، به وفور عکس گرفتند و فیلمبرداری کردند.
پس در هر سه‌ـچهار شکل موجود تولید محتوا کار کردند اما فقط این موارد نیست، آنان اشیایی با خود به ایران آوردند که هر کدام یک محتوا هستند.

اشیاء برای توصیف تاریخ
هر دوره تاریخی را با اشیاء مربوط به آن بهتر می‌توان شناخت. نورآقایی با اشاره به این موضوع توضیح می‌دهد: به تازگی کتابی منتشر شده که تاریخ حیات بشر را با ۱۰۰ شیء توصیف می‌کند. مثلا می‌گوید در فلان دوره بشر فلان شیء را تولید کرده که رخنمون آن دوره است. این اشیاء شامل ابزار سنگی تا کارت بانکی است. هر کدام از اشیا نمادی از زندگی بشر در یک دوره هستند. اشیاء خودشان حرف می‌زنند و برایمان تاریخ روایت می‌کنند. از این نظر، اشیائی که برادران امیدوار با خود به ایران آوردند، یک محتوای خاص است. یک موزه است که هر شیء آن می‌تواند برای بیننده سئوال ایجاد کند و او را برای کشف پاسخ، به تحقیقات وادارد.

آخرین جهانگرد!
شاید در برداشت اول، تفاوت عمیق میان جهانگردی و گردشگری به ذهن متبادر نشود، اما این واژه دو موضوع متفاوتی را توصیف می‌کنند.
مدیر مسئول فصلنامه گیلگمش با تاکید بر تفاوت میان این دو می‌افزاید: برادران امیدوار اولین جهانگردان نبودند بلکه آخرین جهانگردان ایران بودند. نه این که بعد از آنان ما جهانگرد نداشته باشیم، ولی دیگر کمتر کسی ۱۰ سال از عمر خود را صرف سفر کردن می‌کند. الان کسانی هستند که نهایتا یکی دو سال به صورت آواره یا به اصطلاح کولی‌های عصر مدرن، به سفر می‌روند؛ یا آنهایی که با موتور یا ون می‌روند. ولی هم تعدادشان کم است و هم زمان بسیار کمتری را صرف می‌کنند. برادران امیدوار از آخرین افرادی هستند که جهانگردی کردند.
بسیاری از افراد به سفر می‌روند و گردشگر هستند اما جهانگرد نیستند. در تفاوت میان گردشگری و جهانگردی می‌توان به موضوع تغییر اشاره کرد. یک جهانگرد در طول سفر خود تغییر می‌کند، دیدش، نگاهش عوض می‌شود و پس از بازگشت دنیای جدیدی در ذهن او شکل گرفته و داناتر شده است.
ما در گذشته‌ها، عموما واژه حکیم را برای کسانی استفاده می‌کردیم که به سفر می‌رفتند. مثلا به حافظ حکیم نمی‌گوییم ولی به سعدی یا ناصر خسرو حکیم می‌گوییم. به طور کلی وقتی به کسی حکیم می‌گوییم که سفر زیاد رفته باشد، سفرهای انفس و آفاق.
نورآقایی سختی و پهلوانی را نیز ملازمان واژه سفر می‌خواند و تاکید می‌کند: روزگاری واژه سفر با سختی همراه بود. ما در قدیم عبارات زیادی داشتیم که گویای این سختی است، مثلا می‌گفتیم رنج سفر.
در حالی که الان سفر برای تفریح و از بین رفتن خستگی است. برادران امیدوار از آخرین نسلی بودند که رنج سفر را به جان خریدند. همچنین واژة پهلوان با واژة سفر در ادبیات ما نسبت دارد. پهلوانان یکجا نشین نبودند و برای گسترش قلمرو یا حفاظت از آن در سفر بودند. هیچ جنگی بدون سفر ممکن نبود و از این‌ رو پهلوانی با سفر نسبت داشت. رستم نمادی از پهلوانی و جنگاوری است، هم سفر به معنای واقعی داشت و هم به صورت نمادین از هفت خوان رد شد. این سفر که با سختی همراه بود و پهلوان می‌طلبید در نهایت به حکمت می‌انجامید، به معنی جهانگردی نزدیک است و نه گردشگری.

نقاط برجسته سفر در ایران
تاریخ سفر در ایران به گونه ای است که می‌توان از آن یک روایت ساخت. آرش نورآقایی با بیان این مطلب توضیح می‌دهد: ما اگر تاریخ سفر در ایران را روایت کنیم، که تاریخی روایت شدنی و مملو از مطلب است، یک سری نقاط برجسته یا‌ های‌لایت خواهیم داشت، مثلا چاپارخانه‌ها یا کاروانسراها از جمله این نقاط برجسته هستند. این روند را اگر تا به امروز دنبال کنیم، به سفر برادران امیدوار می‌رسیم که یکی دیگر از نقاط‌ های‌لایت است. این برجستگی به دلیل کار سترگی است که انجام دادند.وی در پایان تاکید می‌کند: برادران امیدوار عبارت اسمی ‌نیست بلکه یک فعل است. هر که می‌بیند یا می‌شنود، ابتدا یاد سفر می‌افتد.

منبع: https://www.ettelaat.com/?p=634825

موزه برادران امیدوار، در بخش شمال غربی مجموعه فرهنگی – تاریخی سعدآباد واقع شده و بنای آن متعلق به دوره قاجار است. این موزه شامل ۴ اتاق با نمای آجری قرمز رنگ و گچ بریهای زیبا می باشد، که کالسکه خانه و استراحتگاه سورچی ها بوده است. ساختمان پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۸۱ شمسی مرمت و بازسازی شد و در پنجم مهر ماه ۱۳۸۲در هفتۀ جهانگردی با تلاش سازمان میراث فرهنگی، به نام اولین جهانگردان ایرانی افتتاح گردید.

دسته بندی ها