بررسی هفت اثر استاد فرشچیان
پژوهشگر: مهناز اسداله
عکس: حامد فضل الله
قسمت اول
به غیر از قلم جادویی و مسحورکننده استاد فرشچیان آنچه موجب رشد و محبوبیت ایشان شده نگاه متفاوت و فیلسوفانه و محتوای عمیق و پرمعنای آثار ایشان میباشد. از آنجا که نگرش استاد عارفانه و فیلسوفانه است در محتوای بسیاری از آثار ایشان تمایلات عارفانه بصورت نمادهای پنهان و آشکار به تصویر درآمده است. یکی از مواردی که در برخی از آثار استاد قابل مشاهده است توجه به تقدس عدد هفت است. قابل ذکر است در بسیاری از فرهنگ و تمدنهای قدیم عدد هفت تقدسی بیش از سایر اعداد داشته است. به عنوان مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ایام هفتگانه هفته در نزد بنیاسرائیل، طبقات هفتگانة آسمان و زمین در نظر مردم بابل باستان در بینالنهرین، هفت خوان رستم در شاهنامه طبقات هفتگانه آسمان در باورهای اسلامی، قرار گرفتن هفت قسمت بدن بر زمین در سجدة نماز مسلمین، هفت وادیِ سیر و سلوک در عرفان و تصوف، آفرینش جهان در هفت روز، در اکثر ادیان باستانی، هفت گناه کبیره در مسیحیت، هفت طبقه بهشت و جهنم و مثالهای بیشمار دیگری در میان ادیان رایج و ملل و اعصار مختلف از جمله مصادیق حضور جادویی عدد هفت در زندگی و مرگ انسانها هستند.
قدیمیترین قومی که به عدد هفت توجه کرد، سومریان بودند، آنها متوجه هفت تایی بودن بعضی عوامل طبیعی مانند سیارههای مکشوفه جهان باستان شده و آن را موید جنبه ماورایی عدد هفت دانستند.
تأثیر عدد هفت در فرهنگ ایران نیز بسیار چشمگیر بوده است. قداست این عدد در آیین میترائیسم/ مهرپرستی سبب شده است که مدارج رسیدن به کمال در این آیین، همانند تصوف دوره اسلامی و مذهب اسماعیلی، عدد هفت باشد.
دارندة بالاترین مرحلة سیر و سلوک مقام «پیر» بود. به عنوان مثال «پیرمغان» در دیر مغان بالاترین مقام را میان آنها داراست. این هفت درجه در ادبیات فارسی نیز نمود بارزی یافته است. در تاریخ ایران و بناهای بازمانده از دورههای تاریخی گوناگون، توجه به عدد هفت مشهود است. مثلاً دور تا دور قلعه هگمتانه (همدان) دارای هفت دیوار بوده است. علاوه بر شواهد معماری در متون ادبی نیز تأکید بر تقدس عدد هفت مشاهده میشود. به عنوان مثال کتاب هفت پیکر نظامی و هفت اورنگ جامی که از کتب معتبر منظوم فارسی هستند با تأکید بر عدد هفت تألیف شده است. در فرهنگ امروزه نیز عدد هفت نشانگر زیادی و بیشی است مثل هفت پشت دورتر و یا در آیین نوروزی نیز هفت سین بصورت نمادین از هفت نماد استفاده میشود.
در این پژوهش سعی میشود تا از آثار موجود در موزه استاد فرشچیان هفت اثر که به نوعی هوشمندانه به کمیت تقدس عدد هفت مربوط میشود جدا و معرفی شود. که این هفت اثر عبارتند از:
1- تابلو «سیمرغ»،
2- تابلو «خوان سوم رستم»،
3- تابلو «پنجمین روز آفرینش»،
4- تابلو «آسمان چهارم»،
5- تابلو «عروج»،
6- تابلو «سحر»،
7- تابلو «شهید».
1- تابلو «سیمرغ»
موضوع نمایش داده شده در این اثر تأثیر پذیرفته از روایت منطقالطیر عطار است. این اثر در سال 1393خ و با ابعاد 90×100 سانتیمتر کشیده شده و تکنیک کار استفاده از اکرلیک میباشد.
منطقالطیر در عربی یعنی زبان مرغان و منظومهای است از عطار نیشابوری که در قالب مثنوی سروده شده است. مراحل و منازل در راه پیمودن و جستن عرفان یعنی شناختن رازهای هستی در منطقالطیر عطار هفت منزل است. او این هفت منزل را هفت وادی یا هفت شهر عشق مینامد. هفت وادی به ترتیب چنین است:
1- طلب،
2- عشق،
3- معرفت،
4- استغناء،
5- توحید،
6- حیرت،
7- فقر
که سرانجام به فنا میانجامد. در داستان منطقالطیر، گروهی از مرغان به رهبری هدهد و برای جستن پادشاه مرغان یعنی سیمرغ سفری را آغاز میکنند. در هر مرحله گروهی از مرغان از راه باز میمانند و به بهانههایی پا پس میکشند تا این که پس از عبور از هفت مرحله از گروه انبوهی از پرندگان تنها «سیمرغ» باقی میماند. سرانجام این سیمرغ با نگریستن در آیینه حق در مییابند که سیمرغ در وجود خود آنهاست و در نهایت با این خودشناسی مرغان جذب جذبه خداوند میشوند و حقیقت را در وجود خویش مییابند. فریتز مایر معتقد است که کلاً در ساختار مجموعه منطقالطیر، خداوند در هیچ کجا ظاهر نمیشود و حتی در آخر مجموعه یعنی صدهزاران سال بعد هم که مرغان فانی را به خود باز میدهند و از فنا به بقا و از ذلت به عزت میرسند باز هم سیمرغ یا خدا حضور پیدا نمیکند. اما پورنامداریان در کتاب دیدار با سیمرغ معتقد است که سیمرغ حق و یا رمز حق نیست بلکه او رمز جبرئیل است و عطار با استفاده از شباهت لفظی سیمرغ و سیمرغ عنوان میکند که مرغان در نهایت راه با خودشان دیدار میکنند. سیمرغ در منطقالطیر در واقع همان فرشته جمعی نوع انسان، یا از نظرگاههای مختلف اول، جبرئیل، عقل فعال یا نور محمدی است. منطقالطیر کتابی است که بیشتر در مورد آفات سلوک و قواطع طریق صحبت میکند و علاج آنها را نشان میدهد، از طرفی داستان دیدار با من برتر وآسمانی آدمی است و نه آن حقیقتی که آدمی همواره در پی یافتن آن بوده است.
مرغان منطقالطیر عبارتند از: هدهد، موسیچه (یاکریم)، طوطی، کبک، باز، دراج، عندلیب، طاووس، تذرو، قمری، فاخته، شاهین، مرغ زرین، بط، هما، بوتیمار، کوف، صهوه، تند باز.
استاد فرشچیان این داستان را به زیبایی و توانمندی به صورت تصویر به نمایش درآوردهاند. آنچه در نگاه اول توجه بازدید کننده را جلب میکند حرکت دوار گونه گروهی از پرندگان که از پشت کوه در چرخش به سمت بالای اثر میباشند است. تعداد این پرندهها بیش از سیمرغ است چرا که هنوز به سر منزل یقین نرسیدهاند و در حال طی کردن مراحل سیر و سلوک میباشند با کمی دقت متوجه میشویم که همه این پرندگان که با اعجاز قلم استاد در طرحهای متفاوت و گونههای متنوع هستند به صورت متحد شکل یک پرنده واحد را نشان میدهند، چرا که در نهایت و بعد از طی مراحل سلوک سیمرغ نقش خودشان را به صورت سیمرغ دیدند در کنار پرندة واحد نقش هدهد به عنوان رسول و رهنمای پرندگان به چشم میخورد. چرخش اثر معطوف به بالای اثر میشود که نقش سیمرغ در هالهای از نور و سپیدی و رنگهای ملکوتی به صورت محو به نمایش درآمده و در نقطة مقابل اثر و خارج از گرداگرد دوارگونه و ملکوتی حرکت پرندگان به سمت تعالی استاد با زیرکی تصویر مبهم و درهم ریخته و گروهی از پرندگان فانی را که توانایی همراهی گردش سالکانه را نداشته و از گروه خارج شدهاند یا در بین راه تحمل سختیهای راه را نداشته و نابود شدهاند را در پائینترین نقطة اثر گرانمایهشان به تصویر کشیدهاند.