یکی از کهن ترین دست آوردهای صنعتی انسان است و انواع مختلقی دارد رایج ترین آن آسیابی است که با نیروی آب کار میکند و از اجزاء و قسمت های زیر تشکیل شده است.
- پروانه یا چرخ: رکن اصلی آسیاب یک چرخ چوبی است که کاربردی شبیه توربین های آبی دارد که از چوب درخت سنجد می سازند این چرخ یک محور استوانه ای دارد که در دو سر آن میله های فلزی تعبیه شده است.
- سنگ: هر آسیاب دو سنگ بزرگ ومدور دارد که حفره ای در وسط آنهاست.
- دلو یا به اصطلاح (دول) که از چوب و قیفی شکل ساخته شده و در زیر آن ناودانک چوبی قرار دارد.
- تنوره: منبع ذخیره آب و به شکل دایره است که عمق آن 6 تا 7 متر و در بعضی از نقاط ایران مثل میبد و یزد به 17 تا 18 متر می رسد.
- گات (GAT): تخته ای که برای کم و زیاد کردن سرعت یا از کار انداختن آسیاب است.
شیوه کار: سنگ های آسیاب دقیقاً در بالای مجرای خروجی آب تنوره جا سازی شده است، یکی در زیر ثابت و بی حرکت است و دیگری که در قسمت رو و مماس باآن قرار دارد متحرک است، پروانه یا به اصطلاح (para) در زیر دو سنگ نسب شده به گونه ای که یک سر محور در کف مجرای آب داخل حفره ایست و سر دیگر میله در حفره های دو سنگ جای دارد با این تفاوت که اطراف حفره سنگ زیرین را با قطعات چرم یا پوست مسدود می کنند و کاملاً حفره سنگ دوم که در رو قرار دارد باز است و یک سر تاودانک زیر دول درست بر لبه این حفره تنظیم کرده و با نخ به میله مزبور وصل است بسته اند.
آب تنوره از طریق ناوچه تنگی که قطر یک طرف دهانه آن 10 تا 15 سانتیمتر است ولی اندازه دهانه دیگر در حدی است که فقط 3 انگشت دست داخل آن می چرخد و با فشار فوق العاده ای روی پره ههای چرخ می ریزد و آن را به حرکت وا می دارد، حرکت چرخ از طریق میله محور سنگی که در رو قرار دارد منتقل می شود و آن را می چرخاند از طرفی چون این میله با نخ به ناودانک زیر دول متصل است در هر چرخش آن را حرکت می دهد در نتیجه گندمی که از دول به ناوک ریخته با آرامی به جلو رانده شده و با نظم خاص به مقدار متعادل به داخل حفره سنگ ریخته بین دوسنگ تبدیل به آرد می شود اطراف سنگ را نیز محصور کرده فقط دریچه کوچکی در یک طرف را باز گذاشته اند که آرد از همان راه وارد حوضچه ای به نام آخور (axora) می شود.
در آغاز، انسان از نیروی بازوان خود برای آرد کردن غله یاری میگرفت. پس از آنکه انسان دام را به کار گرفت، در برخی نقاط ایران، اصطلاح «خرآس» پدید آمد. از آنجا که در این گونه آسیاها بیشتر از نیروی الاغ استفاده میشد، به آسیاهایی هم که به نیروی شتر یا گاو یا اسب به حرکت در می آمدند «خرآس» می گفتند.