درگالری اول موزه استاد بهزاد ، تابلویی به نام چوگان بازی در ابعاد35 × 23 سانتیمتر وجود دارد.
این اثر در سبک مکتب تبریز 2 به تصویر درآمده است ولی خلاقیت های استاد حسین بهزاد نیز در این کار دیده می شود که موجب ایجاد اندکی تمایز بین کار وی و آثار بجامانده از این مکتب هنری از قدیم می باشد.
چوگان از ورزش های کهن ایرانی است که از 2600 سال قبل در ایران شکل گرفت و طبق اسناد بدست آمده در زمان هخامنشیان بازی می شد. این ورزش بدلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است و در ابتدا عنوانی نظامی و جنگی داشت که سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمایش می گذاشتند . ورزش چوگان امروزی ، از بازی چوگان ایرانی منشا گرفته است .
چوگان، بازی بی انگیزه ای نبوده است و کاملا یک بازی استراتژیک است که آمادگی سوار و اسب را با هم نیاز داشته است . سوار و اسب در بازی چوگان مشق رزم می کرده اند. اسب در حالت عادی وقتی مقابل مانعی قرار می گیرد ، فرار می کند اما اسب چوگان بسمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار می دهد که سوار ، چوگان بزند ، اسبی که خود را با شرایط چوگان باز در میدان تطبیق می دهد براحتی در میدان جنگ نیز حضور می یابد.
در اثر چوگان که توسط استاد حسین بهزاد مینیاتور ترسیم و در موزه استاد بهزاد به نمایش درآمده ، توسط 4 جدول محصور شده است که در کنار این جداول، جدول مادر به رنگ قهوه ای روشن دیده می شود و بالای آن اشعاری از فردوسی به شرح ذیل نوشته شده که اشاره به نبرد سیاوش و افراسیاب دارد .
سیاوش چنین گفت کای نامجوی
از ایشان یکی باشدش پیش اوی
همه یار شاهند و تنها منم
نگهدار چوگان هویدا منم
فریدون که فرمان دهد شاهوار
بیارم بمیدان از ایران سوار
در قسمت پایین پیش زمینه اثر، دو دیوار آجری به موازات هم دیده می شود که در بازی چوگان بعنوان مانع اسب ها از آن استفاده می شود که چندین سوار کار، سوار بر اسب های خود با چوبی در حال ضربه زدن به توپ چوگان می باشند. پوشش سوار کارها شامل لباس های بلند با نقوش اسلیمی – ختایی به رنگ های غالباً قرمز ، آبی و سبز و قهوه ای بوده که دستاری بر کمر و تاج هایی با طرحهای مختلف و رنگ های متفاوت بر سر دارند .
نبرد سیاوش و افراسیاب در قسمت مرکزی تابلو نمایش داده شده و سیاوش در سمت چپ در حال ضربه زدن به توپ و افراسیاب در سمت چپ و در حالی که چوب چوگان خود را به سمت بالا برده به تصویر درآمده است.
از پیش زمینه تا پس زمینه تصویر، کوهپایه هایی دیده می شود که با سه رنگ خاص و متمایزی از سبز و بنفش و کرم رنگ آمیزی شده و نکته قابل توجه در هر کدام این رنگ ها تلفیق رنگ زمینه مجاور در رنگ زمینه اصلی است که هامورنی ، هماهنگی وچشم نوازی خاص از رنگ را درتصویر ایجاد نموده است . استاد حسین بهزاد برای پوشش این قسمتها عموماً از درختچه های کوتاه و بوته هایی با گل های ریز قرمز و سفید استفاده کرده است.
در قسمت ابتدایی پس زمینه تصویر دو گروه از شاهزادگان و همراهان آنها دیده می شود که مشغول تماشای بازی می باشند و در بین آنها دو درخت سرو کوچک از پشت کوهپایه دیده می شود . در قسمت انتهایی پس زمینه هم تصویر گروهی از کنیزکان و ملازمان شاه که مشغول نواختن نقاره و دهل و طبل می باشند دیده می شود ، کوهی با رنگ بندی خاصی از سبز در پشت آنها و نهایتاً آسمان آبی و ابرهای مواج به رنگ سفید به تصویر درآمده است .
قابل ذکر است که استاد حسین بهزاد در این اثر سعی بر آن داشته که با کوچک و بزرگ کردن عناصر تصویری دوری و نزدیکی را با پرسپکتیو بصری به بیننده نشان دهد.
قابل ذکر است، امضای استاد بهزاد مینیاتور بر یکی از اسب سفید پیش زمینه در سمت چپ تابلو ، قابل رویت می باشد.
پژوهشگر: مرجان رفیعا، راهنمای موزه بهزاد