نام شی: سر کوچک شده ی انسان

 نام شی: سر کوچک شده ی انسان
  • کد مطلب: 7735
  • تاریخ انتشار: دوشنبه 20 ارديبهشت 1400 - 14:25

 نام شی: سر کوچک شده ی انسان

محل نمایش:گالری سوم ، موزه برادران امیدوار

پژوهشگر: ملیکا فتح الهی

عکس: جواد نجفعلی زاده

 

معرفی شی

یکی از منحصربه فرد ترین اشیای موزه برادران امیدوار سر کوچک شده انسان است که متعلق به قبیله ی جیوارو در آمازون می باشد. برادران امیدوار به مدت شش ماه در آمازون سفر کردند و در این مدت از قبایل بومی این منطقه، خصوصا قبیله ی جیوارو  دیدن کردند. در کتاب سفرنامه برادران امیدوار در خصوص این سر کوچک شده چنین آماده است:

"جیواروها عادت داشتند پس از پای درآوردن دشمن یا جهانگردی که مثل ما به هوس فضولی می افتاد، در آنی سر او را از بدن جدا کرده و آن را به عنوان رهاوردی جنگی یا دوستانه در قبیله خود حفظ کنند که البته پس از این فاجعه در ضمن اجرای مراسمی مخصوص رییس قبیله کوچک کردن کله می پردازد. به این طریق که در ابتدا آن کله را از پشت گردن تا میان سر برش داده و سپس جمجمه و استخوان های بینی را خارج می کنند و بعد از آن که پوست سر را از داخل کامل تمیز شد با الیافی گیاهی دوخته می شود و بعد از دوختن دهان، کله را از ماسه گرم پر می کنند. اما تنها عاملی که در جمع شدن و کوچک شدن پوست سر تاثیر کلی دارد محلول قهوه ای رنگی است که سر را به مدت سه شبانه روز در آن قرار می دهند. این محلول را از جوشانده ی نوعی گیاه خاص جنگلی به دست می آورند که می تواند تمامی قسمت های پوست را به یک نسبت جمع کرده و آن را کوچک سازد و عجیب آن که درحالی که کله ی انسان با این شیوه به اندازه ی یک پرتقال می شود اما موهای او به اندازه و شکل طبیعی خود باقی مانده و در آن کوچکترین تغییری داده نمی شود. این راهم باید اضافه کنیم که در آخرین مرحله کوچک سازی کله به مدت چند روز دود داده می شود تا از فاسد شدن آن جلوگیری شود."

طبق گفته ی برادران امیدوار رمز ساخت این محلول گیاهی نزد جادوگر قبیله می باشد که با وجود کنجکاوی زیاد این دو برادر، حاضر به فاش کردن آن نشد. زمانی که آنها در میان قبلیه جیوارو بودند متوجه شدند که پیش از آنها محققان و پژوهشگران آلمانی و آمریکایی بر این باور بودند که اگر محلولی وجود داشته باشد که بتواند پوست سر را جمع کند پس در نتیجه با به کارگیری آن میتوان در درمان برخی سرطان ها و جلوگیری از چروک شدن پوست، موثر واقع شد. اما به محض ورود به قبیله متاسفانه به دست آنها کشته شدند و سرهایشان گواه این مدعا بوده است.

برادران امیدوار با مبادله ی کالاهایی هم چون فندک، ماشین دستی سلمانی، پارچه های الوان و به خصوص نمک توانستند رییس قبیله را راضی کنند تا دو عدد سر انسان را به آنها بدهد. آنها با اصرار  زیاد موفق شدند رییس قبیله را راضی کنند تا اجازه بدهد از کلکسیون سرهایی کوچک شده شان دیدن کنند که نکته ی قابل توجه این است که در میان سرها، سری با موهای بور و بینی قلمی سخت توجه این دو برادر را به خود جلب کرد که به هیچ وجه رییس قبیله حاضر نشد آن را مبادله کند، بعدها متوجه شدند که آن سر متعلق به همان محقق ماجراجوی آلمانی بوده که قربانی جسارت و کنجکاوی خود شده است.

جالب این جا است که جنگجویان قبیله جیوارو به خاطر تصاحب قلمرو بیشتر به جنگ نمی رفتند بلکه به خاطر انتقام این کار را انجام می دادند. بنابراین آن ها به قبایل همسایه حمله می کردند تا انتقام خویشاوندان کشته شده خود را بگیرند. عملیات سر بریدن دشمن هم با این تفکر انجام می شد: آن ها تصور می کردند که با این کار روح فرد مقتول که توسط آن دشمن کشته شده بود، آرام می گرفت. جنگجویان جیوارو معتقد بودند که سر کوچک شده انسان از تقویت روح آن جلوگیری می کند، قدرت دشمن را از بین می برد و مانع برگشت روح برای انتقام می شود.