سرگذشت خط و خوشنویسی ایران

  • کد مطلب: 4749
  • تاریخ انتشار: دوشنبه 5 مهر 1395 - 15:42

کلید واژه : هنر خوشنویسی ایران خط ایرانی خط اسلامی

 مقدمه :

 خط و نگارش  ابداع ارزشمندی است هم بلحاظ حفظ دستاوردهای فکری و هنری  و هم انتقال افکار و پیام های انسانی و عصر اندیشه و تمدن ثابت کرده است سرزمینهای باستانی صاحب خط از تمدنهای بزرگی برخوردار بوده اند ایران کشور پهناوری است و دوره های تاریخی را پشت سر گذاشته است با اینکه منشاء اولیه خط در بسیاری از سرزمینها ناشناخته باقی مانده اما  در برخی کشورها می توان از نمونه کشفیات باستان شناسی و الواح بدست امده نمونه خطوط تصویری  بدست اورد که نشانگر اوج تحول هنر نگارش میباشد  حدود 1400 سال از دوره اسلامی در ایران میگذرد و با وجود اسناد متفاتی درباره اشکال خطوط بکار رفته در دوره های پیش تاریخی و تاریخ قبل از ظهور اسلام در ایران هنوز  از خط استفاده شده فعلی با اسم خط عربی نام میبرند  در حالیکه ریشه دو خط  کلاسیک ایران یعنی پهلوی اشکانی و ساسانی  از خط آرامی ساخته شده است  و آرامی ها مردم سامی  و اجداد کلدانی های ساکن سوریه بودند و خط مورد استفاده انها عربی نبود تاریخ گواهی میدهد اعراب سابقه نوشتن و نگارش نداشتند و انچه بنام خط عربی مشهور شد ارتباطی به جامعه عرب ندارند اما با توجه به ترویج  حروف اولیه از تمدنهای نبطی و حران در سوریه و خط مسند یا حمیری در یمن با تلفیق حروف اوستایی ایران خطوطی خلق شد که بنام خط عربی شهرت یافت در این متن با توجه به مطالب  تحقیقاتی پزوهشگرانی که نامشان در فهرست منابع امده است تاریخ پیدایش خط در ایران مورد بررسی قرار می گیرد .

خط و نوشتار در ایران

          پیشینه استفاده از خط و نگارش در ایران به دوره پیش از ورود اقوام آریایی میرسد به زمانی که اقوام اولیه ساکن در نجد ایران صاحب تمدنهای باشکوهی بودند و د رآن با ساکنان همسایه خود ارتباط نزدیک بازرگانی – سیاسی – اجتماعی – فرهنگی – مذهبی داشتند یکی از این تمدنها در منطقه جنوب غربی ایران , تمدن عیلام با مرکزیت شوش  و دیگری تمدنهای جیرفت در شرق و سیلک کاشان در مرکز و مارلیک و املش  کلاردشت در شمال ایران است کشف نقش برجسته ها و الواح خطی باقیمانده از این مناطق نشانگر وجود استفاده از خط  است که حروف آنها از نوع نقوش تصویری  است « نمونه خطوط  قابل بررسی بلحاظ ریشه یابی و شناخت منشا و تاریخ تحول خطوط ابتدایی ایران , الواح خطی تمدن عیلام هستند زیرا بین عیلام باستان و همسایه متمدن آن , سومر و بعدها اکدیان و بابلیان ارتباط نزدیک برقرار بود و زبان و الفبای سومری  که از قبایل غیر سامی ساکن در منطقه میانرودان محسوب میشوند بر این مناطق تاثیر جدی گذاشته شده بود این الفبا بعدها بر زبان و الفبای اکدی  هم تاثیر گذاشت  و سبب گردید تاحروف مستقل عیلام باستان که از الفبای میخی سومری اقتباس شده بود به الفبای میخی  عیلامی  نوشته شود استفاده از این حروف تا دوره پایانی  تمدن عیلام تداوم داشت تا اینکه با گذرزمان  زبان و خط آرامی از سده 7و6 ق.م به تدریج جای آن را گرفت[1]» .

 

همزمان با شروع تمدن هخامنشیان در ایران خط میخی برای نگارش زبان فارسی باستان برکتیبه هاکاربرد یافت  «احتمالا داریوش بزرگ نخستین فردی بود که دستور اختراع آن راداد الفبای فارسی باستان از الفبای اکدی و آن از الفبای سومری اقتباس شده است استفاده از خط و زبان فارسی باستان به همراه خط و زبان آرامی در تمام دوره هخامنشی به عنوان خط و زبان رسمی بکار رفته است[2]» وبه این نحو خط آرامی به عنوان خط نگارشی این دوره باعث اختراع خط و الفبای سطرنجیلی ( سریانی ) در منطقه سوریه کهن – پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی  در ایران و متعاقباً رواج  در مناطق تابعه آن  گردید.

« از خطوطی که بعدها در پایه گذاری و ساخت خط اولیه صدر اسلام در ایران و سرزمین حجاز نقش بسزایی داشت خط آرامی است که از آن الفبای تدمری – نبطی – سریانی – براهمی ساخته شده  است الفبای تدمری و نبطی و سریانی سه نوع الفبایی هستند که در ساخت خطوط اولیه اسلامی موثر بودند الفبای نبطی در سده یک ق.م( 7 قرن قبل از هجرت پیامبر اسلام ص) تا سده 4 م  یعنی  (2 قرن پیش از هجرت )در حجاز رواج داشت که منشا ساخت خط کوفی ابتدایی گردید و الفبای سریانی در سده 2 م از الفبای آرامی ساخته شده بود   که  به خط سطرنجیلی شهرت یافت[3] » آرامی ها از اقوام سامی بودند و در هزاره دوم ق.م در سوریه کهن  میزیستند آنها در قرن 7 ق.م دولت کلده را در بابل تاسیس کردند که در سال 539 ق.م توسط کوروش بزرگ ساقط شد در دوره اشکانی و ساسانی خطوط پهلوی  اشکانی و ساسانی   ساخته شد   که  در دوره ساسانی    خط پهلوی   بهمراه   خط  دینی دین دبیره برای نگارش اوستا  کاربرد یافت « بنا به روایات تاریخی 7 نوع خط در دوره ساسانی رایج بود هفت دبیرگ ساسانی به هفت نوع دبیره ای گفته می‌شود که در زمان ساسانیان در ایران برای نوشتن  کاربرد  داشته‌اند. این دبیره‌ها شامل:1- اَم دبیره یا هام دبیره: دبیره‌ای همگانی بوده‌است و به ۲۸شیوه نوشته می‌شد مانندداد دبیره؛ برای حکمهای دادگستری  -شهرآمار دبیره؛ برای حساب‌های شهر -گنج آمار دبیره؛ برای حساب‌های خزانه  -کده آماردبیره؛ برای حسا ب‌های کشور -آخورآمار دبیره؛ برای حساب‌های استرلاب   -آتشان آمار دبیره؛ برای حساب‌های آتش   -وانگان آماردبیره؛ برای حساب‌های اوقاف .

۲- گشته دبیره؛ این دبیره ۲۸ وات داشته که برای پیما ن‌ها وبر روی دینار و درهم نوشته می‌شد.
۳- نیم گشته دبیره؛ این دبیره دارای ۲۸ وات بوده وباآن پزشکی وفرزان(فلسفه) رامی‌نوشتند.
۴- فرورده دبیره؛ این دبیره دارای ۳۳ وات بوده ومنشورهای پادشاهان را می‌نوشتند، نام دیگر این دبیره «نامه دبیره» است.
۵-رازدبیره؛ این دبیره دارای ۴۰ وات بوده و رازهای شاهان را با آن می‌نوشتند، نام دیگر این دبیره«شاه دبیره» یا «رازسهریه» است.
۶-دین دبیره؛ دارای ۶۰ وات بوده و سرودهای دینی را می‌نوشتند واز رساترین دبیرگان جهان است.
۷-ویسپ دبیره؛ این دبیره در بردارندهٔ همهٔ دبیرگان بوده و با این دبیره زبان‌های رومی، کپتی (قبطی)، بربری، هندی، چینی، ترکی، نبطی، تازی، صدایی و صدای شرشر آب رانیز می‌نوشتند[4]».

«استفاده از خطوط پهلوی ساسانی تا سال 70 ه.ق توسط منشیان ایرانی  حاضر درمناطق  اسلامی مورد استفاده بود تا اینکه در سال 124 ه.ق  بدستور یوسف بن عمر حاکم عراق تمام مکاتبات  از خط و زبان پهلوی ساسانی به خط و زبان عربی تغییر یافت[5]».

از خطوط اولیه اسلامی خطوط کوفی و نسخ است که برای مطالعه سابقه آن می بایست به تاریخ جغرافیایی اقلیمی مناطقی که در تماس نزدیک فرهنگی اجتماعی با حجاز بودند توجه داشت زیرا خطوط اسلامی جدید هستند و نسبت به خطوط بابلی – چینی – پهلوی – مصری – لاتین قدمت چندانی ندارند و منشا آن به خطوط کهن ساکنان منطقه میانرودان و سوریه و یمن و ایران میرسد زیرا بگفته مورخین این مناطق از اصلی ترین مکانها برای اختراع و تثبیت و تکمیل خطوطی هستند که بعدها به نام خط کامل عربی شهرت یافت «برای شناخت خطوط اسلامی و نحوه تکامل و تغییر شکل حروف اولیه آن  بررسی تعاملات فرهنگی و اجتماعی این مناطق بر هم قابل توجه  است  و ساخت شهرهای تیسفون – انبار – حیره در منطقه میانرودان وشهرحران در سوریه با سیطره دولت ساسانی  به مدت 4 قرن و رواج زبان و خط پهلوی – فارسی و عربی در این مناطق غیر قابل انکار میباشد[6]» زیرا احتمال میرود تا دوره ساسانی مناطق سوریه و حجازبه دلیل حضور اقوام دینی متعدد و همچنین بازرگانی مابین همسایگان  از خطوط اولیه نبطی – سریانی – آرامی – عبری استفاده می کردند در حالیکه  در ایران خط سریانی – پهلوی و دین دبیره کاربرد داشت  «همچنین منطقه حجاز به سه بخش شمالی – جنوبی و مرکزی تقسیم میشد که در گذشته از خطی ساده خشن زاویه دار استفاده می کردند این خط تاز مان بعثت پیامبر اسلام  ص رایج بود وآن را بنام خط جزم می شناختند خط جزم  از خط مسند یعنی خط اقوام حمیری ساکنان اولیه یمن اقتباس شده است [7]»این خط در پی مهاجرت های اولیه یمنی ها به سمت مرکز و شمال عربستان  بین اقوام سامی متداول شده  بود در واقع اقوام اولیه ساکن یمن در تاثیر گذاری فرهنگ و هنر خود به مناطق مختلف حجاز سهم بسزایی داشتندمانند  قبایل اولیه  یمنی  و ایرانیان  مقیم آن که بنام فرس یمنی ( هاماوران) از زمان  ساسانیان   شناخته شده اند «مناطق مختلف حجاز در بدو هجرت این اقوام   شامل  سه بخش عربستان صحرایی یا بادیه شام بود که در شمال آن سرزمین تدمر یا پالمیر قرار دارد که به سوریه امروزی می رسد و دومین منطقه عربستان سنگی با مرکزیت نبطیان است و سومین منطقه سرزمین خوشبخت یا یمن می باشد یمن متمدن ترین بخش عربستان است که در آن دولتهای بسیاری بوجود آمد و وجود باران و سد مارب در ساخت بزرگترین و متمدن ترین تمدن حجاز یعنی دولت حمیری  دست داشت تا اینکه با خرابی سد و حملات حبشی ها به این سرزمین  ساکنان آن به مرکز و شمال حجاز هجرت کردند و با خود فرهنگ و خط اولیه را به این مناطق  منتقل نمودند در طی این مهاجرت ها گروهی در شمال عربستان  شهرکهایی با دولتهای غسانیان – لخمیان – آل کنده  ساختند و تنها دولتی که تا آن زمان صاحب خط بود وبا تغییر مکان خط آنها رواج یافت  دولت حمیری است که از قرن 2 ق.م(هشت قرن قبل از هجرت) تا قرن 6 میلادی (قرن اول هجری ) در منطقه حجاز دوام داشتند این دولت جای دولت  باستانی حضر موت و قتبان را گرفته بود حمیری ها در مسیر حرکت خود به سمت شمال و مرکز حجاز  ودر مسیر آن به شهر حیره وارد شدند و خط خود بنام مسند را رواج دادند این خط بعدها به شهر انبار(از شهرهای دوره ساسانی   میانرودان ) رسید و سپس از شهر انبار به مکه رفت در این راستا ساکنان شهر حیره با مالکیت دولت ساسانی  و قبایل لخمیان (شعب مهاجرین یمن )بودند و بمدت 4 قرن دولت ساسانی برآنها حکومت می کرد[8]» امارت حیره سدی در برابر حملات اعراب بدوی بود که در کنار رود فرات توسط شاپور اول ساسانی بنیان گذاشته شده بود.

بنا بگفته «ابن قتیبه از کتاب طبقات الامم خط مردم حیره خط رایج در منطقه اولیه یمنی ها بود که حمیری ها از آن استفاده کردند این خط بعدها به حیره و انبار منتقل شد و خطی برگرفته از خط پهلوی ساسانی و  سریانی است  که بهترین ادعای آن کتیبه گور امری القیس شاعر عرب است که به خط حمیری نوشته شده است خط حمیری ( مسند) در بدو شکل گیری مکه  ,مهمترین  شهر مذهبی و بازرگانی عر بستان  بعدها   بنام خط جزم شهرت  یافت و تا زمان ظهور اسلام در مکه و مدینه نوشته میشد و فقط کاتبان کمی با آن می نوشتند[9]».

 

 خط جزم تقلید ناقصی از خط مسند یمنی است که توسط مهاجران یمن به اهالی مکه و مدینه رسیده بود در واقع  خطوط رایج در حجاز تا زمان ظهور اسلام همان خطوطی بودند که در حیره – مکه – مدینه  یمن رواج داشت ودر مکه و مدینه به آن خط جزم و در یمن به آن مسند می گفتند این خطوط کاملا ناقص و ابتدایی و خشک بودند که توسط اقوام حمیر ی منتقل شد و خطی که بعدها به نام کوفی شهرت یافت «در واقع قلمی از خط مسند است زیرا تا سال 80 ه.ق مسلمین با خط کوفی آشنایی نداشتند و این خط در شهر کوفه  ابداع گردید و از اختراعات اولیه کاتبان  دوره اموی بود که ابتدا با نام های معقلی – جلیلی – ثلثین شهرت داشت این نوع اقلام تا سال 280 ه.ق رایج بود تاا ینکه با رواج قلم نسخ این نوع اقلام هم  منسوخ شدند بگفته ابن ندیم در کتاب الفهرست : پس از اینکه خط حمیری به نقاط دیگر عربستان نشر یافت اول به مکه رسید مکی نام گرفت بعد  به مدینه رفت مدنی شد و سپس به کوفه رسید و کوفی نامیده شد[10]» .

 

بنا به روایت مورخان اسلامی مانند ابن ندیم و ابن خلدون و تاریخ طبری مردم حجاز خط اولیه خود را از مردم حیره و آنها از ساکنان شهر انبار و آنها هم از مردم نبطی و کنده آموختند نبطی ها مردم شمال غرب عربستان در سوریه کنونی است با مرکزیت پترا که بمدت  چندین قرن  تحت تابعیت دولت اشکانی  و انبار شهری در جانب چپ رودفرات و از شهرهای دوره ساسانی  است «همچنین منابع متفاوتی درباره سابقه خطوط اولیه سرزمین حجاز نقل شده در خبر اول انتقال خط را از شهر انبار به حیره می دانند و در خبر دیگر این خط را از شهر انبار دانسته اند که بعدها  به شهر کوفه رسید اما انچه مورد اتفاق نظر همه محققان است این است که خطوط اولیه حجاز ریشه در خطوط قدیمی این منطقه داشته که ابتدا توسط حرب بن امیه بن شمس وارد مکه شد چنانجه بشر بن عبدالملک که با حرب وارد مکه شد این خط را به مکیان آموخت[11]» در مورد ورود این خط به مکه روایت است که خط ابتدایی آنها از اهل انبار به اهل حیره آموخته شده است و اهل انبار هم از یمنی ها آموختند حروف الفبای قدیمی ترین اثر بخط اعراب حجاز با نوشته های نبطیان مردم ساکن شما ل سوریه شباهت بسیاری دارد این خط با شکل ناقص نوشتاری خود تا ظهور اسلام مورد استفاده بود تا اینکه با گسترش دین  اسلام و نیاز به کلام مکتوب خطوط اولیه اسلامی متحول شدو قرآنهایی که در صدر اسلام در حجاز نوشتند بلحاظ ظاهری شباهت بسیاری با خط نبطی متاخر دارد در واقع در سال 30 هجری قرآن کریم طبقه بندی شد که با خط اولیه اسلامی نگارش گردید که نمونه های بجا مانده  از آن به خط نبطی و سریانی است این دوخط تا آن زمان در حیره و انبار استفاده میشد و خطوط کاملا خشک و زاویه دار بودندو «دو خط نبطی و سریانی مبدا نگارش اولیه خطوط اسلامی بنام کوفی و نسخ شدندکه  در هر منطقه با زبان محلی خود شهرت داشتند بشکلی که بنام های انباری – حری – مکی – مدنی شهرت یافتند  بنا به روایات تاریخی , اعراب قبل از اسلام   خطی منحصر بخود نداشتند[12]» ودر واقع  بر اثر ارتباط با اقوام متمدن با خط و زبان نبطی از جانب حران در شمال سوریه(مرکز دفاعی ایران   دربرابر حملات رومیان) و خط و زبان سریانی از طریق حیره در عراق کنونی(سد دفاعی ایرانیان در برابر اعراب بدوی) نزدیک شهر انبار آشنا شدند که بعدها خط نبطی منشا خط کوفی  اولیه و خط سریانی منشا خط نسخ ابتدایی گردید «برای صحت این ادعا  به کتیبه های باستانی حجاز و سوریه اشاره میشود که از مناطق یمن و النماره سوریه بدست آمده است  در منطقه النماره  کتیبه ایی بخط نبطی متاخر بدست آمد که مربوط به سال 328 م است النماره منطقه ایی است که در گذشته در قلمرو لخمیان از اقوام ساکن در حیره  بود  وکتیبه دوم از منطقه حران سوریه بدست آمد که تاریخ آن 568 م است و خط آن مسند میباشد حروف این کتیبه نزدیکترین شکل ممکن به خطوط مورد استفاده حجاز است زیرا فقط چند سال با هجرت پیامبر اسلام ص فاصله دارد در کتیبه سنگ گور ثابت بن زید به سال 64 ه.ق کامل ترین خط برگرفته از خطوط اولیه اسلامی حوزه حجاز بدست آمد که شباهت بسیاری بخط نسخ  اولیه دارد که در ابتدای صدارت امویان ساخته شده است[13]»  .

  

«بنا به روایات  مکتوبات اسلامی در سال 60 ه.ق دانشمند ایرانی بنام ابراهیم سیستانی در خط مسند ابتکاری بخرج داد و 15 حرف اوستایی را بجای حروف مسند قرار داد و خط موسوم به معقلی را برپایه آن ساخت این خط ابتدا برای تزئین بنا بکار رفت و بعدها در شهر کوفه رایج شد از نمونه خط معقلی مذکور کتیبه برج لاجین همدان است که تشابه ظاهری خطوط کوفی و اوستایی را نشان می دهد[14]» .

 

«بگفته سهیله یاسین در کتاب تاریخ تحول خط دوره عباسی در عراق : ابراهیم سیستانی  قلم جلیلی و ثلثین  را که از اختراعات دوره اموی بود راد ر کوفه اختراع کرد و ایرانی ها آن را بنام خط معقلی رواج دادند این خط همان کوفی ابتدایی  است که از خط مسند گرفته شد[15] »در واقع از نمونه خطوط کوفی تا پیش از سال 80 ه.ق نمونه ایی نیست و آنچه تا آن زمان بنام خط کوفی مشهور بود همان اقلام معقلی – جلیلی و ثلثین است که تا سال 280 ه.ق رواج داشت   این خط بعدها با اختراع نسخ کامل منسوخ گردید  علت آن ظهور کاتبانی است که سعی داشتند تا به بی سروسامانی اقلام اسلامی پایان داده  وآن رامتحول و قانونمند کنند «در رابطه با تحول اقلام اسلامی عصر اموی و عباسی روایت شده که کاتبان ایرانی در دستگاههای دولتی حضور فعال داشتند و در تکامل خطوط نقش و سهم بسزایی ایفا کردند یکی از این دانشمندان ابن مقله بیضاوی شیرازی وزیر دربار عباسی است که در قرن 4 ه.ق از خط کوفی اولیه 6 خط متداول خوشنویسی اسلامی بنام های ثلث – نسخ – توقیع – رقاع – محقق – ریحان را اختراع کرد تا قبل از ابن مقله خطوط متداول برای نگارش مصاحف را بنام های مکی – مدنی – بصری – راصف- التئیم – تجاوید – سلواطی – مصنوع – حائل – پیرآموز ایرانیان  میشناختند[16]» .

بعدها خط و زبان پهلوی در ایران در سه مرحله و سه ناحیه تغییر یافت ابتدادر ناحیه غرب ایران بود که مصادف با سال 11 ه.ق است  که باعث شد تا تغییر زبان و خط ایرانی وارد مرحله تازه ایی شود اما در مناطق شرق و شمال ایران تا سال 80 ه.ق نسبت به تغییر زبان و خط پایداری میشد و از خط و زبان پهلوی ساسانی در خراسان و دستگاههای اداری و دیوانی  بهره می بردند همزمان با تغییر خط و زبان فارسی به عربی در این مناطق  تغییر شکل زبان و حروف نوشتاری آغاز گردید تا اینکه در زمان ابوالعباس اسفراینی وزیر سلطان محمود غزنوی تمام دیوانهای دولتی به فارسی نوشته شد و همزمان با حملات مغول به حوزه اسلامی و ایران تسلط زبان و خط فارسی بر عربی قطعی و مسلم گردید «ابن خلکان می نویسد در ایران 12 خط وجود داشت و 4 خط آن در بلاد اسلامی استفاده میشد شامل فارسی – سریانی – عربی – عبری همچنین ابن مقفع ( برزویه پارسی ) از زبانهای فارسی باشکال پهلوی – دری – خوزی – سریانی نقل می کند و معتفد بود لهجه سریانی فارسی است و خط سریانی از خط پارسی قدیم تاثیر گرفته است زیرا این خط در دوره اشکانی مورد استفاده بود و مانی کتاب ارژنگ خود را با این خط نوشته است (قلم سطرنجیلی)و قلمی که از آن گرفتند به قلم پارتی شهرت داشت این قلم در دوره ساسانی تغییر یافت و به قلم ساسانی تبدیل شد[17]».

 

 در سه قرن ابتدای ظهور اسلام زبانهای فارسی – عربی – پهلوی – سریانی همچنان در حوزه ایران بکار می رفت و ادبیات زبانهای  فارسی و دری و پهلوی و عربی جزو ادبیات مطرح جهان اسلام بودند در تاریخ تکامل و اختراع خطوط اسلامی خطهایی مانند تعلیق در قرن 8 ه.ق – نستعلیق و شکسته نستعلیق در فاصله قرون 9 تا 12 ه.ق در ایران اختراع شدند که بلحاظ دانش نوشتاری  برگرفته از  حروف خط اسلامی یعنی کوفی و نسخ است در واقع کلیه اقلام نگارشی بشکل کاملا تدریجی پیدایش یافت  که طی 6 مرتبه صورت پذیرفت «دوره اول خطوط کاملا ساده و برگرفته از خط ابتدایی رایج در مناطق اسلامی حجاز – سوریه – ایران بود و ضوابط معینی نداشت وتعداد اقلام بکار رفته در هر منطقه مختلف است  و بیشتر قرآنهای اولیه را به آن می نوشتند این نوع نوشتار بدون اعراب گذاری و نقطه بود تا اینکه برای ممانعت از تحریف آیات قرآن در سال 69 ه.ق ابوالاسود دوئلی اعراب گذاری با نقاط قرمز را برا ی خطوط کوفی ابداع کرد که تا اواخر دوره بنی امیه ادامه داشت این کار توسط نصر بن عاصم و یحی بن یعمر تکمیل شد و ضوابط حروف بدست خلیل بن احمد فراهیدی در سال 170 ه.ق بوجود آمد دوره دوم همزمان با دوره بنی عباس است که با تحول و اختراع اقلام و دسته بندی و انتخاب خطوط همراه بود و در دوره سوم مصادف با وزارت ابن مقله بیضاوی شیرازی در قرن4 ه.ق بی سروسامانی اقلام پایان یافت و 14 نوع خط و 12 قاعده خوشنویسی ابداع گردید و در دوره چهارم توسط ابن بواب در قرن 5 ه.ق تعداد اقلام ششگانه ابن مقله بر اساس قواعد هندسی مرتب گردید و در دوره پنجم در بغداد مرکز هنری و خوشنویسی جهان اسلام   قرن 7 ه.ق  خطوط و اقلام انتخابی پیشین  توسط یاقوت مستعصمی تعدیل و تثبیت گردیدتا اینکه دردوره ششم 3 خط جدید به فاصله سه قرن در ایران اسلامی ابداع گردید و تعلیق و نستعلیق و شکسته نستعلیق از قرن 8 شروع ودر قرن 9 پخته و در قرن 10 و 11 ه.ق با روحیه کاملاً ایرانی اختراع  گردید[18]»  .

 

            شناسایی انواع خطوط اسلامی

1-خط کوفی : در قرن اول اسلامی بصورت ساده بود که به رسم الخط مکی ومدنی و کوفی نوشته میشد  در اواخر بنی امیه و اول بنی عباس از عربستان خارج شد و در طول 3 قرن به انواع مختلف در آمد  در زمان عباسیان ( 132-656 ) خط کوفی به رتبه بالا رسید و 50 نوع از آن بوجود آمد  معروفترین آن ( کوفی محرر – مشجر – مربع – مدور – متداخل ) است این خط تا قرن 7 و8 ه.ق معمول بود و بیشتر در کتیبه ها و سر سوره های قرآن و عناوین کتب بکار میرفت و در قرن 11 ه.ق بکلی فراموش شد  خط کوفی به دو دسته مشرقی و مغربی تقسیم شده است کوفی مغربی مانند : قیروانی ( اندلسی – قرطبی – فاسی ) – تونسی – جزایری – سودانی است کوفی مغربی ریشه در خطوط کوفی قدیم دارد و کهن ترین خط مغرب زمین است که به سال 300 ه.ق میرسد و بخط قیروانی معروف است بعد از انتقال پایتخت از قیروان به اندلس بنام خط اندلسی یا قرطبی مرسوم ومعروف شد خط تونسی را چاشنی خط نسخ میدانستند و مشابه خط مشرقی است خط کوفی مشرقی با سه شیوه متفاوت بکار رفت یکی با شیوه اصیل عربی بود که شامل خط مکی و مدنی است – خط کوفی – بصری – شامی – مصری  است شیوه دوم شیوه ایرانی است و شیوه سوم مختلط میباشد خط کوفی مشرقی در مصحف نویسی – کتیبه مساجد – کاشی کاری – ظروف فلزی – سنگی بکار میرفت .

انواع خط کوفی

1-   کوفی ساده ( محرر ) : در قرآن ودر کتیبه های قرن 1 ه.ق بکار رفت و کتیبه مسجد ابن طولون در قاهره به این خط است  از شیوه کوفی ساده ایرانی اکثر قرآنهایی که در ایران نوشته شده است را میتون نام برد .

2-   کوفی تزئینی : در این نوع بر خلاف ساده که با اصول معینی نوشته میشد فقط حروف الفبا رعایت میشود و اکثر سخت و پیچیده است و در آن تصرف و ابداع شده و برای ایجاد نظم و ترتیب و ایجاد قرینه سازی زمینه متن را با نقاشی و شاخه و برگ و تزئین هندسی پر میکنند که حروف در آن پنهان شود . انواع آن شامل : مشجر – مورق – مزهر – مظفر – معشق – موشح است . منشعب و ریحانی نوع دیگر خط کوفی تزئینی است مزهر یا گل و برگ دار فاصله بین حروف و کلمات را با گل و برگ و شاخه تزئین میکردندمشجر بین حروف و کلمات را با شاخه تزئین میکردند و تزئینات آن  ابتدایی و سر خطهای عمودی و آخر برخی حروف مانند ( ن ) ( و ) شاخه شاخه است مظفر با گل و برگ و شاخه در حرکات خطی تزئینات مختصر دیگر در فواصل حرکات خطی هم دیده میشود و نوعی است که در برخی کتابت کوفی بکار میرفت معشق ( معقد – متشابک ) علاوه بر تزئینات قبل گره هایی بصورت مختلف لابلای خط است که بنام های معقد یا گره دار – معشق یا پیچیده – متشابک یادر هم منظم  میباشد موشح یا مصور و مزین هم در حرکات خطی و انتصاب آن و هم در فواصل و زمینه ها رسم و نقاشی با هم است و جنبه تزئینی آن بر خط غلبه دارد مورق برگ دار است و فواصل بین حروف توسط انحنای شاخه و برگ پر شده است .

3 – کوفی بنایی ( معقلی ) : منحصر به بنا با زمینه مربع – مستطیل – متداخل است که با طرح هندسی از تیموری و صفوی بکار رفت و به صورت آسان – متوسط – مشکل میباشد .

2-خط ثلث  :از خطوط ابداعی ابن مقله است که ریشه در خط کوفی دارد و بنام مادر خطوط معروف است خاندان بنی عباس در زمان مامون در رواج آن بسیار کوشیدند و ایرانیان اهل فن بودند جزو خطوط محکم ومستدیر است و برای نوشتن کتیبه ها – سرلوح – عناوین بکار میرفت  وجه تسمیه آن مختلف است برخی گویند چون در ابتدا به ورقی به قطع ثلث کتابت شد به این نام معروفیت یافت و برخی گویند چون سطح و دور آن شش دانگ است یعنی یک سوم آن را ثلث گویند  این خط به خط نسخ شبیه است با این تفاوت که در ثلث حروف تشعیر دارد یعنی انجامه های آن در حروف تند وتیز است و هم دور و خمیدگی حروف آن بیشتر از خط نسخ است و سرک بر بالای حروف آن شیاع دارد و گرفتگی و تنگی چشمه حروف در آن جایز نیست  چشمه حروف به سرکهای مدور و دوایر بسته حروفی ماند سر ( م ) ( س ) و برادران آن گویند  ثلث بر دونوع است : یکی ثلث ثقیل که با مساحت 8 مو کتابت میشد و دیگری ثلث خفیف که حروف آن نازکتر و لطیف تر است و بر ورقی به قطع نصف نوشته میشد .

3-   خط نسخ : در کتیبه های قبل از اسلام نوعی ازنسخ رواج داشت  در آغاز اسلام تا نیمه های قرن 1 برای کتابت نامه ها بکار میرفت و همزمان با کوفی تا قرن 3و4 بصورت ناقص رواج داشت خط نسخ ناقص بنام نسخ حجازی معروف بود و دوران ترقی آن از اواخر قرن 3و4 است خطی یکنواخت کامل معتدل منظم و روشن است  این خط 2 قسمت دور و 4 قسمت سطح است اختراع آن را به ابن مقله در قرن 4 ه.ق نسبت میدهند . انواع خط نسخ بنامهای زیر معروفیت دارد : نسخ ترکستانی – ترکی – تعلیق – شرقی – نیریزی  خط نسخ در قرن 12 ه.ق توسط احمد نیریزی از ثلث به نسخ کاملا تمایز یافت و بنام نسخ ایرانی معروفیت یافت .

4-  خط توقیع : ریشه در خط ثلث دارد و با دو شیوه متداخل در ممالک عربی رواج یافت که شامل خط اجازه و دیگری از قطعات خط استادان ایجاد شد این خط را با این نام خوانند زیرا خلفا و وزرا بر پشت کتب ونامه با این خط مینوشتند  توقیع در لغت به معنای دستخط و امضا است و در عرف خطاطان خطی است که ریشه در خط ثلث خفیف دارد که دور وسطح آن همسان وبرابر است  شیوه مشهور وکهن آن همان توقیع مطلق است که در کتابت به اندازه ثلث است  این شیوه را برادر ابراهیم سیستانی بنام یوسف اختراع کرد و فضل بن هارون ذوالریاستین پسندید و دستور داد تا مکاتبات دیوانی را با آن کتابت کنند و به آن ریاسی میگفتند  شیوه آن با ثلث هماهنگ است اما دگرگونی هایی با ثلث دارد یعنی قلم توقیع مدورتر است اما قط قلم ثلث تحریف دارد . در توقیع حروف گردتر و گودتر از حروف ثلث است شیوه ایی از این خط در سده 9 در کتابت مجوزهای فرهنگی و اجازه نامه های معمول در نظام خوشنویسی رواج یافت که بنام خط اجازه معروف بود  خط اجازه هیاتی نازک و ظریف دارد و حروف در آن دور بیشتری دارد تا در توقیع مطلق .

5-    خط محقق: از باب حقق – تحقیق می آید بمعنی استوار ومحکم است  خطی شکوهمند وزین و درشت است با فواصل منظم و معین و بدون تداخل  است  خطی است که حروف آن در هیات مفرد و مرکب کامل صحیح و تمام باشد  یک چهارم آن دور و بقیه سطح است در عهد بنی عباس در عراق وراقان با آن مینوشتند که به آن عراقی یا وراقی می گفتند  خط رقاع نقطعه مقابل خط دیوانی است محقق از ثلث آمده یعنی یک نقطه بر ثلث افزوده و سطح آن را بیشتر کرده است این خط بیشتر شبیه کوفی ساده است در خط محقق هیچ حرفی با حروف دیگر اشتباه نمیشود چون حروف به صورت ثابت است  جز ( ک ) و ( ل ) که به هم نزدیک نوشته میشود و خطوط عمود آن بلندتر است در حلقه های آن و چشمه های ( ع ) وسط و آخرحرف ( ع ) ( ق ) ( و ) ( ل ) ( ا ) در سه حالت باز و گشاد است .

6-  خط رقاع : خطی مانند ثلث و توقیع است  قلمی است که رقعه هایی بر برگهای کوچک در مکاتبات لطیف و داستان ها و حکایات مینوشتند  این قلم در دور مایل تر و زبانه قلم در تراش کوتاهتر از توقیع است  حروف رقاع ریزتر و لطیف تر است آیات قرآن و کتب و تاریخ و نام کاتب را با خط رقاع مینوشتند پس از رواج خط اجازه در ترکیه این خط متروک شد  در لغت بمعنای رقعه است بمعنی پاره ها و گونه ایی خط است که با آن مکاتبات دیوانی و قصه هارا بر روی رقعه کتابت میکردند و حروف و صور آن به ثلث و توقیع شباهت دارد ال آنکه به نسبت با توقیع , رقاع دور بیشتری دارد  در ثلث و توقیع به هنگام کتابت حروفی مانند ( الف ) و امثال آن سرک لازم است و در رقاع لازم نیست  در رقاع حلقه های حرف ( ع )و حرف ( ف ) ( ق ) ( م ) ( و ) ( ل ) ( ا ) بسته است ودر رقاع حروفی مانند ( ا ) که بجهت راست دیده میشود که در ثلث و توقیع این شکل حروف مشهود نیست .

7-  خط ریحان : پس از محقق آمده و از آن جدا شد  ریحان بمعنی ناز بو و گیاه خوشبو است  بسیار ظریف و لطیف است و شکل کوچک محقق است  نوشتن حروف ریحان مانند محقق است جز اینکه در ریحان نازک است و محقق و ریحان هر دو شبیه ثلث اند  ( الف ) در محقق راست و کلفت و در ریحان راست و باریک است  در قرن 10 و 11 ه.ق خطوط محقق و ریحان در نوشتن مصحف و دیوان بکار میرفت  این خط منسوب به ریحانی متوفای 219 ه.ق یا ابن مقله است یک قسمت و نیم دور دارد و 4 قسمت و نیم سطح است .

8-  خط تعلیق : از توقیع و رقاع و نسخ ایرانی است  نوعی خط تحریری است که با دخالت خط پهلوی و اوستایی وضع شد از قرن 5و6 ه.ق شروع و در قرن 7 ه.ق بصورت تعلیق در آمد و در قرن 8 ه.ق رواج یافت  در قرن 7و8 ه.ق بدلیل تند نویسی در کتابت درباری و دیوان بکار رفت و بصورت شکسته در آمد خط دیوانی نوعی از خط تعلیق است که برای کتابت انعامات ملکی و امور نوشتاری دیوانی جلی در اواخر قرن 10 ه.ق ایجاد شد و در کتابت بزرگ و مهم و رسمی مورد استفاده بود و بعدها که در ترکیه خط لاتین آمد این خط متروک شد  خط دیوانی در ایران کاربرد نداشت  تعلیق تا قرن 10 در ایران رایج بود و در قرن 13 کمتر شد و در نوشتن احکام و فرامین بکار رفت تعلیق در لغت بمعنی در آمیختگی و در عرف خطاطان خطی است که بین رقاع و توقیع آویخته و معلق است  دور آن 5 دانگ و سطح آن 1 دانگ است این خط ریشه خط نستعلیق است و پیچ و تاب مفردات و طریقه چسباندن حروف جدا در آن زیاد است  در تاریخ پیدایش آن آمده که اول حسن بن حسین علی فارسی کاتب عهد عمادالدوله ( 320 –338 ) رسالات دیوانی خود را به تعلیق مینوشت این خط ابتدا بصورت ساده بود و در سده 9 ه.ق خواجه تاج سلمانی آن را اصلاح کرد و بیشتر مکاتبات تیموری با آن کتابت میشد به این علت واضع آن را تاج سلمانی میدانند .

9-  خط نستعلیق : پس از تعلیق به فاصله یک قرن در قرن 8 ه.ق توسط ایرانیان اختراع شد و از ترکیب نسخ و تعلیق بوجود آمد و به عروس خطوط اسلامی معروف است  این خط توسط میر علی تبریزی در قرن 8 ه.ق وضع شد و انواع آن شامل : نستعلیق انیسی – تحریری – ترکی – هندی است .

10-     خط شکسته نستعلیق : نستعلیق بدلیل تند نویسی در قرن 12 ه.ق بصورت شکسته در آمد  اوج آن در قرن 12 و 13 ه.ق با ظهور خوشنویسانی همچون مرتضی قلیخان شاملو – شفیعا – درویش عبدالمجید طالقانی – سید گلستانه بود  در قرن 13 ه.ق خط شکسته تداوم یافت و توسط قائم مقام فراهانی و امیر نظام گروسی در این خط تصرفاتی پدید آمد و ساده شد .

11-از دیگر خطوط اسلامی میتوان از خطوط زیر نام برد : خط طغری – شبه طغری – مثنی – معما – متفرقه – تفننی – سیاه مشق – قطعات جامع – فانتزی – گرافیکی و…. است .

 

مریم فدایی

مسئول موزه میرعماد

 

 

ابن عربی ,محی الدین , (1381 ) , « ترجمه فتوحات مکیه » , محمد . خواجوی , نشر مولی , تهران

ابن خلدون , عبدالرحمن بن محمد , ( 1347 ) ,« مقدمه ابن خلدون » , محمد . پروین گنابادی , جلد 2 بنگاه ترجمه و نشر کتاب , تهران .

معنوی راد . میترا ,(1393),«بن مایه های خط در ایران پیش از اسلام », نشر دانشگا ه الزهرا س, تهران .

ابن ندیم . محمد بن اسحاق ,(1343) ,« الفهرست » ,م.رضا تجدد ,ابن سینا , تهران .

ایرانی . عبدالمحمد , ( 1345 ) ,« پیدایش خط و خطاطان » , نشر یساولی , تهران .

بلاشر . رژی , ( 1363 ), « تاریخ ادبیات عرب » , آذر . آذر نوش , موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی , تهران .

بهروز . ذبیح , (1363) , « دین دبیره » ,نشر فروهر , تهران .

جهشیاری .محمد بن عبدوس , (80 19  ) , «نصوص فی الاداره و القضاآن من الوزراء و الکتاب » , ابوالفضل . طباطبایی , نشر قاهره  , مصر.

ژان. ژرژ , (1385) , « تاریخچه مصور الفبا و خط » , اکبر . تجویدی , انتشارات علمی فرهنگی , تهران .

صفا . دکتر ذبیح الله , ( 1380 ) , « تاریخ ادبیات در ایران » , جلد 1 , نشر فردوس , تهران

فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

گاور .آلبرتین , (1367) , « تاریخ خط » , کورش صفوی , نشر مرکز , تهران .

مادون .محمد علی , ( 1989 ) , « خط الجزم ابن الخط المسند » , لدار طلاس للدراسات و الترجمه و النشر , دمشق .

مرادیان . خدامراد , ( 1355 ) , « کشور حیره در قلمرو ساسانیان » , بنیاد نوریانی , تهران

محمد پور . عزیز , ( 1386 ) , « ارزش خط و سیر تکامل آن » , تابش فرهنگ , تهران .

ولفنسون .اسرائیل , ( 1348م ) , « تاریخ اللغات السامیه » , چاپ مصر .

رجبی . پرویز, (1361 ) ,« مقاله : تاریخ خط میخی فارسی باستان » , مجله چیستا, شماره 6 , سال 2 , تهران .

همایون فرخ . رکن الدین ,(1384) ,« سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان » , نشر اساطیر ,تهران.

بررسی دستنوشته های پهلوی و اوستایی از دیدگاه کتابت و خوشنویسی /تالیف:بهرام برومند امین /کارشناسی ارشد/ دانشگاه آزاد اسلامی /استاد راهنما :دکتر کاتیون مزدا پور /استاد مشاور:دکتر زهره زرشناس / سال 1383و1384.

هویت خط ملی / تالیف : بهمن بهزاد پور / کارشناسی ارشد / دانشگاه هنر / استاد راهنما : دکتر امیر حسین ذکر گو / استاد مشاور : دکتر ژاله آموزگار /سال 1377 و 1378 .

قلیچ خانی . حمیدر ضا , (1392 ) « درامدی بر خوشنویسی ایرانی », نشر فرهنگ معاصر , تهران .

ketaab.iec-md.org/.../qeraa-at_ketaabat_quran_nabawi_rajabi_15.html

 



[1] - برای مطالعه بیشتر نک :معنوی راد ,1393 :صفحه 13 تا 19.

[2] -همایون فرخ ,1384 :صفحات 150 تا 153 .

[3] -  برای مطالعه بیشتر نک :فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

[4] - ابن ندیم ,. محمد بن اسحاق ,(1343) ,« الفهرست » ,م.رضا تجدد ,ابن سینا , تهران .

[5] -معنوی راد , 1393 :صفحه 36.

[6] - برای مطالعه بیشتر نک : پایان نامه  هویت خط ملی / تالیف : بهمن بهزاد پور / کارشناسی ارشد / دانشگاه هنر / استاد راهنما : دکتر امیر حسین ذکر گو / استاد مشاور : دکتر ژاله آموزگار /سال 1377 و 1378 .

[7] - نک  مقاله : ketaab.iec-md.org/.../qeraa-at_ketaabat_quran_nabawi_rajabi_15.html

[8] - نک پایان نامه : هویت خط ملی / تالیف : بهمن بهزاد پور / کارشناسی ارشد / دانشگاه هنر / استاد راهنما : دکتر امیر حسین ذکر گو / استاد مشاور : دکتر ژاله آموزگار /سال 1377 و 1378 .

 

[9] - ابن ندیم . محمد بن اسحاق ,(1343) ,« الفهرست » ,م.رضا تجدد ,ابن سینا , تهران .

[10] -  فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

[11] - فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

[12] - فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

[13] - قلیچ خانی . حمید رضا , ( 13929 , « در امدی برخوشنویسی ایرانی , نشر فرهنگ معاصر , تهران .

[14] - بهروز . ذبیح , (1363) , « دین دبیره » ,نشر فروهر , تهران .

[15] - مادون .محمد علی , ( 1989 ) , « خط الجزم ابن الخط المسند » , لدار طلاس للدراسات و الترجمه و النشر , دمشق .

 

[16] - فضایلی . حبیب الله , ( 1350) , « اطلس خط » , نشر اصفهان , اصفهان .

[17] - همان.

[18] - همان .

دسته بندی ها