: " هنر بیزانسی "
محقق : مریم اقباله
کارشناس ارشد برنامه ریزی توریسم
" هنر بیزانسی " (انگلیسی: Byzantine art) نامی است برای ساختههای هنری "امپراطوری بیزانس" یا "امپراطوری روم شرقی" و همچنین ملتها و دولتهایی که از "دیدگاه فرهنگی" این هنر را از امپراطوری دریافت کردند و یا تحت تأثیر آن قرار گرفتند. این هنر در حقیقت شیوهٔ "معماری" ، " نقاشی" و "موزاییک کاری" مختص امپراطوری بیزانس است که از قرن چهارم میلادی در بیزانس یا روم شرقی که پایتخت آن "قسطنطنیه" بود معمول شد و تا قرن پانزدهم میلادی در بسیاری از کشورها به خصوص سوریه، یونان، یوگسلاوی و روسیه متداول ماند.
از خصوصیات بارز و متمایز "هنر بیزانسی" میتوان به معماری ساختمانهای گنبدشکل آن بر زمینهٔ "چهارگوش" با بهکارگیری "لچکی" اشاره داشت و در نقاشی و موزاییککاری "رنگهای پرمایه" و بخصوص "طلا " (ورق طلا و سنگهای قیمتی) برای ساختن چهرههای رسمی و آرام با هیکلهای خشک و تمامرخ و ایستا می باشد که این شکل از ایجاد اثر هنری اغلب بدون "برجستهنمایی" و "سایهروشن کاری" است .
اگر چه امپراطوری بیزانس از تجزیه روم پدید آمد ولی تا زمان سقوط قسطنطنیه به دست " سلطان محمد فاتح " در سال ۱۴۵۳ میلادی این امپراطوری توانست "هنر بیزانسی" را به "کشورها" و "کلیساهای ارتدوکس" در شرق اروپا و همچنین به برخی از "کشورهای مسلمان" شرق مدیترانه صادر کند. همچنین تعدادی از کشورهای معاصر با امپراتوری بیزانس ، که از دیدگاه فرهنگی تحت تأثیر آن قرار گرفتند ( در واقع بدون اینکه بخش کاملی از آن را دریافت نمایند ) به عنوان "مشترک المنافع بیزانس" نامیده شدند. از جمله کشورهای بلغارستان ، صربستان ، روس و همینطور برخی از کشورهای غیر ارتدوکس مانند جمهوری ونیز و پادشاهی سیسیل .
"هنر بیزانسی" اگرچه بهاندازه رنسانس ایتالیا مشهور نیست، ولی بههرحال دوره بسیار مهمی در تاریخ هنر غرب می باشد . این هنر که آن را بیشتر به موزاییکهای پرزرق و برق و استفاده بیاندازه از طلا در آن میشناسند، عمیقاً با ظهور مسیحیت در اروپا گره خورده است و خیلی از دیوارنماهای آن هنوز زینتبخش بسیاری از کلیساهای حوزه مدیترانه میباشند. " هنر بیزانسی " پس از آن ظهور پیدا کرد که " امپراطور کنستانتین اول " (دوره حکومت از 272 تا 337 میلادی) در سال 313 میلادی موافقت خود را با برقراری آیین مسیحیت در امپراطور روم باستان اعلام نمود. او به سال 330 میلادی پایتختش را از رم به بیزانس تغییر داد و این شهر پس از آن به افتخار او " کنستانتین" یا " قسطنطنیه " (استانبول کنونی) نام گرفت. سپس هنرمندان رومی به این شهر مهاجرت کردند تا کلیساهای آن را به سبکهای گوناگون کاشیکاری سنتی روم باستان بیارایند.
هنرمندان بیزانسی نیز مانند رومیها با استفاده از هزاران تساری (قطعات ریز شیشه، سنگ، سرامیک و دیگر مواد) موزاییکهای ظریفی میساختند.
در هنر بیزانسی " تصویرپردازی سبک دار " به شمایل طبیعی ترجیح داده میشد. هدف این هنر برانگیختن حس "شگفتی" و "ستایش" افراد در کلیسا بود. بدین ترتیب، از شکلهای ظریف ، معلق و تساری های طلایی استفاده میکردند تا "دیگر جهانی" بودن پدیدههای مذهبی را نشان دهند. "هنر بیزانسی" با طرح حالت کشیدگی و اغراق آمیز در پیکره های قدیسین در نقاشی، بر ماهیت " غیر جسمانی " و " معنوی " بودن آنها تأکید داشت. به عنوان مثال تصویر پیکره مریم مقدس را بیش از حد کشیده طراحی می کردند که نشانگر "قدیس" بودن او می باشد.
"هنر بیزانسی" به جهت منشا آن ، بیشتر به تصویرپردازی موضوعات دینی مانند مریم مقدس ، عیسی مسیح و صحنههایی از انجیل میپرداخت. "کلیسا " نیز که حجم گستردهای از ثروت و اثرگذاری را در جامعه بیزانسی عهده دار بود این موضوعات هنری را تشویق میکرد.
صدها سال طول کشید تا این سبک بخصوص راه خود را پیدا کرد و در سرتاسر ترکیه، ایتالیا و اسپانیا حک شد .
در حال حاضر برخی از مشهورترین کاشیهای این سبک هنری در ایاصوفیه ترکیه ( مسیح را به عنوان حاکم هستی به تصویر کشیده) و مناطقی از ایتالیا وجود دارد. در عین حال که هنر بیزانسی اصالتاً هنری دینی بود فلزکاری، زرگری، جواهرسازی، میناکاری، تذهیب، پارچه بافی و عاجکاری را نیز در دامان خود پرورش داد همچنان که نقاشی ها و موزاییک کاری های غیر دینی را زینت بخش کاخ های شاهی ساخت. لیکن این گونه آثار در برابر وفور مضامین انجیل و مصائب زندگی مسیح و مریم عذرا و همچنین تمثال ها و شرح حال های قدیسان که در هنرهای رسمی بیزانس متجلی شده، ناچیز است.
بیزانس شامل 3 دوره طلایی است :
حدود ۱۴۰۰ سال قبل "نخستین عصر طلایی هنر بیزانس" ، دوران فرماندهی " یوستینین کبیر " بود. بنای ایاصوفیه[ مقتبس از اصل یونانی« هاگیا سوفیا» به معنی« حکمت مقدس»] در این دوره ساخته شد که در ابتدا کلیسا بود و دومرتبه آتش گرفت. امپراطور بنایی پر تفصیل با گنبدی معظم در آن جایگاه برپا کرد که با تعمیرات و تغییرات بعدی هنوز هم این مکان پابرجاست.
گروهی از مسیحیان در سده های هشتم و نهم میلادی با " شمایل نگاری " مخالفت کردند و مجسمه ها را نماد " بت پرستی " دانستند و درنهایت موجب رکود و توقف "هنر شمایل نگاری" شدند. این توقف، باعث شد تا تزئینات " هندسی " و " گیاهی " گسترش پیدا کند. ولی مجدد " شمایل نگاری " از اواسط سده نهم میلادی به بعد ، در بیزانس و اروپای غربی شکوفا شد و موجب شکل گیری "دومین عصر طلایی هنر بیزانس" شد. "طبیعت گرایی" و "اسطوره گرایی" هنر باستانی یونان ( دوره کلاسیک) در این دوره به همراه جنبه های نمایشی ، عاطفی و ایجاد حس رنج و همدردی در تماشاگر ، در نقاشی های موزاییک و نقاشی های دیواری توجه ها را به خود جلب کرد. در این هنگام کلیساهای چلیپایی یونانی ( طول و عرض برابر ) ساخته شد و از نقش مایه های اسلامی نیز استفاده گردید.
"سومین عصر طلایی" این هنر در دو قرن پایانی امپراطوری بیزانس ( سده ۱۴- ۱۲ میلادی) به وجود آمد. از ویژگی های این دوره می توان به تحرک و پویایی، بیان عاطفی، نمایش چهره و حجم پردازی با مهارت استادانه در نقاشی ها اشاره کرد. "هنر بیزانس" فقط به معماری و نقاشی کلیسایی محدود نبود، بلکه آثار با ارزشی در زمینه مصورسازی کتاب مقدس و سایر مصنوعات خلق شدند. در سال ۱۴۵۳ میلادی پایتخت بیزانس توسط عثمانی ها تصرف شد و از این طریق عمر حکومت بیزانس پایان یافت اما سبک های هنری آن مدتی در اروپا ادامه داشت.
از جمله آثار به نمایش گذاشته شده در موزه پوشاک سلطنتی که کاربری گذشته آن موزه خصوصی هدایای سلطنتی بوده است ، قطعه ای از یک "دیوار باستانی" با منشا بیزانسی است که اهدایی "ملک حسین" پادشاه اردن به پهلوی دوم در سال 1354 خورشیدی می باشد. دیوار باستانی دارای " تزئینات موزاییک " با طرح میوه های انار و انگور است که نمادی از "ابدیت" و "جاودانگی"می باشند. احتمال می رود تزئینات کاشی کاری متعلق به دوره ای باشد که به دلیل توقف " هنر شمایل نگاری " از سوی کلیسا "طرح های گیاهی" متداول گشته اند.
@saadabadpalace