🔹موزه استاد فرشچیان
گردآورنده: مهناز اسدالله
🔸بررسی ببر بیان (پوشش جنگی رستم):
معرفی ببر بیان ' پوشش رستم در شاهنامه
موزه فرشچیان
بمناسبت بزرگداشت فردوسی حکیم
سال ۱۴۰۰ ه. خورشیدی
ببربیان نام جوشنی است که رستم در نبرد به تن میکرد و آب و آتش و
سلاح بر آن اثر نداشت. فردوسی در شاهنامه جنس ببربیان را از پوست پلنگ دانسته و از همین رو پلنگینه نیز خوانده شده است.
🔸«یکی جامه دارد ز چرم پلنگ بپوشد زِبَر وَاندر آید به جنگ
همی نام ببرِ بیان خواندش ز خفتان و جَوشن فزُون داندش
نسوزد در آتش، نه در آب تر شود، چون بپوشد برآیدش پَر»
بدیهی است که نخستین جزء این نام باید همان اسم جانور ببر باشد. در شاهنامه در دو مورد اصطلاح ببر بیان به ببر اطلاق شده است. در روایتی که دربارة ببر بیان در کتاب «لغت فرس» اثر اسدی طوسی (سدة 5 ق) آمده بیان شده که اصل این جامه از بهشت بوده است. در روایتی دیگر رستم در 14 سالگی در هندوستان اژدهایی به نام ببربیان را که هفتهای یکبار از دریا بیرون میآید کُشت و از پوست آن برای خود جامهای درست کرد که آن را به نام آن اژدها، ببربیان نامید.
از این رو چنین مینماید که بیان اسم مکان باشد و به احتمال زیاد این مکان همان شهر «بیانه» Bayāna در هند است که در 70 کیلومتری رود یامونه (شاخهای موازی با رود گنگ) قرار دارد.
قابل ذکر است برخی از جغرافیدانان کهن از شهری به نام بیان در کنار رود دجله هم نام بردهاند.
🔹 برخی از پژوهشگران جزء نخست این نامه را نه بَبر بلکه بَبَر [سگ آبی] دانستهاند. این دیدگاه بنا به دلایل زیر پذیرفته نیست:
1- در روایت کهن سغدی این جامعه از پوست پلنگ است.
2- در شاهنامه این جامه از پوست ببر درنده دانسته شده و پلنگینه نیز نامیده شده است.
3- بنا به روایت قطعه «ببربیان» [از شاعری گمنام- نسخه دستنویس شاهنامه] و روایات مشابه، اصل این جامه از پوست اژدها تصور شده است.
4- این بیشتر محتمل است که پهلوان بر جانوری افسانهای و بسیار زورمند پیروز شده و از پوست او برای خود جامه میسازد.
5- توصیف یشت پنجم اوستا مبنی بر اینکه بالاپوش آناهیتا از پوست بَبَر است بیشتر توصیف زیبایی است.
6- یکسانی شکل خطِ بَبَر با بَبر برخی از پژوهشگران را وسوسه کرده است که شکل درست این نام بَبَر باشد.
برای جز دوم این نامه «بیان» اشتقاقهای مختلفی پیشنهاد شده است. اما از آنجایی که معنی این واژه در زبان فارسی روشن نیست و در پهلوی هم برای آن شاهدی نداریم، هیچ یک از پیشنهادات قطعی نیست. فردوسی گویا واژة بیان را به معنای درنده و خشمگین یعنی برابر واژة ژیان فهمیده است.
بطور کلی ببر بیان باید در اصل پوست زخم ناپذیر اژدها بوده باشد که پهلوان پس از کشتن آن از پوست آن برای خود جامهای ساخته است. بعدها در هنگام ایجاد تنوع در روایات، اژدها را به ببر و پلنگ تبدیل کردهاند. ولی در برخی از روایات یا همان اژدها باقی مانده و یا صفات اژدها به ببر و پلنگ منتقل شده است. از سوی دیگر روایت بهشتی بودن اصل این جامه نیز تأثیری غیرمستقیم در توصیف آن کرده که آن نیز الزاماً ارتباطی با بَبَر ندارد.
بنا به گزارش کتاب فرامرزنامه ببربیان پس از مرگ رستم به پسرش فرامرز میرسد.
تلخیص شده مقاله جلال خالقی مطلق، ببر بیان، در: [شاهنامه و فرهنگ ایران]، ترجمه فرهاد اصلانی و معصومه پورتقی، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار و انتشارات سخن، 1396، صص 65-68.
🔹موزه استاد فرشچیان
گردآورنده: مهناز اسدالله
🔸بررسی ببر بیان (پوشش جنگی رستم):
معرفی ببر بیان ' پوشش رستم در شاهنامه
موزه فرشچیان
بمناسبت بزرگداشت فردوسی حکیم
سال ۱۴۰۰ ه. خورشیدی
ببربیان نام جوشنی است که رستم در نبرد به تن میکرد و آب و آتش و
سلاح بر آن اثر نداشت. فردوسی در شاهنامه جنس ببربیان را از پوست پلنگ دانسته و از همین رو پلنگینه نیز خوانده شده است.
🔸«یکی جامه دارد ز چرم پلنگ بپوشد زِبَر وَاندر آید به جنگ
همی نام ببرِ بیان خواندش ز خفتان و جَوشن فزُون داندش
نسوزد در آتش، نه در آب تر شود، چون بپوشد برآیدش پَر»
بدیهی است که نخستین جزء این نام باید همان اسم جانور ببر باشد. در شاهنامه در دو مورد اصطلاح ببر بیان به ببر اطلاق شده است. در روایتی که دربارة ببر بیان در کتاب «لغت فرس» اثر اسدی طوسی (سدة 5 ق) آمده بیان شده که اصل این جامه از بهشت بوده است. در روایتی دیگر رستم در 14 سالگی در هندوستان اژدهایی به نام ببربیان را که هفتهای یکبار از دریا بیرون میآید کُشت و از پوست آن برای خود جامهای درست کرد که آن را به نام آن اژدها، ببربیان نامید.
از این رو چنین مینماید که بیان اسم مکان باشد و به احتمال زیاد این مکان همان شهر «بیانه» Bayāna در هند است که در 70 کیلومتری رود یامونه (شاخهای موازی با رود گنگ) قرار دارد.
قابل ذکر است برخی از جغرافیدانان کهن از شهری به نام بیان در کنار رود دجله هم نام بردهاند.
🔹 برخی از پژوهشگران جزء نخست این نامه را نه بَبر بلکه بَبَر [سگ آبی] دانستهاند. این دیدگاه بنا به دلایل زیر پذیرفته نیست:
1- در روایت کهن سغدی این جامعه از پوست پلنگ است.
2- در شاهنامه این جامه از پوست ببر درنده دانسته شده و پلنگینه نیز نامیده شده است.
3- بنا به روایت قطعه «ببربیان» [از شاعری گمنام- نسخه دستنویس شاهنامه] و روایات مشابه، اصل این جامه از پوست اژدها تصور شده است.
4- این بیشتر محتمل است که پهلوان بر جانوری افسانهای و بسیار زورمند پیروز شده و از پوست او برای خود جامه میسازد.
5- توصیف یشت پنجم اوستا مبنی بر اینکه بالاپوش آناهیتا از پوست بَبَر است بیشتر توصیف زیبایی است.
6- یکسانی شکل خطِ بَبَر با بَبر برخی از پژوهشگران را وسوسه کرده است که شکل درست این نام بَبَر باشد.
برای جز دوم این نامه «بیان» اشتقاقهای مختلفی پیشنهاد شده است. اما از آنجایی که معنی این واژه در زبان فارسی روشن نیست و در پهلوی هم برای آن شاهدی نداریم، هیچ یک از پیشنهادات قطعی نیست. فردوسی گویا واژة بیان را به معنای درنده و خشمگین یعنی برابر واژة ژیان فهمیده است.
بطور کلی ببر بیان باید در اصل پوست زخم ناپذیر اژدها بوده باشد که پهلوان پس از کشتن آن از پوست آن برای خود جامهای ساخته است. بعدها در هنگام ایجاد تنوع در روایات، اژدها را به ببر و پلنگ تبدیل کردهاند. ولی در برخی از روایات یا همان اژدها باقی مانده و یا صفات اژدها به ببر و پلنگ منتقل شده است. از سوی دیگر روایت بهشتی بودن اصل این جامه نیز تأثیری غیرمستقیم در توصیف آن کرده که آن نیز الزاماً ارتباطی با بَبَر ندارد.
بنا به گزارش کتاب فرامرزنامه ببربیان پس از مرگ رستم به پسرش فرامرز میرسد.
تلخیص شده مقاله جلال خالقی مطلق، ببر بیان، در: [شاهنامه و فرهنگ ایران]، ترجمه فرهاد اصلانی و معصومه پورتقی، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار و انتشارات سخن، 1396، صص 65-68.