"بهرام چوبین"
نقش برجسته درب اتاق استراحت پهلوى اول به تراس مجاور-کاخ موزه سبز
-منبت؛اثر استاد على 🔸مختارى گلپایگانى
-گردآورنده؛نوشین تدین 🔹طهماسبى
🔺این درب از اتاق استراحت به تراس باز می شود بر روی این درب نقش بهرام چوبین منبت کاری شده است و تنها دربى است که رنگ اصلی خود را از زمان پهلوی دوم حفظ کرده و مرمت و بازسازى نشده است.
بهرام چوبینه سردار بزرگ ساسانی، نقش عمدهای در تحوّلات سیاسی و نظامی اواخر عهد هرمزد چهارم و اوایل عهد خسرو پرویز دارد و شرح ماجراجوییهای وی در بخش تاریخی شاهنامه، زمینه مناسبی را برای خلق حماسهای زیبا، فراهم کرده است. بررسی دقیق محتوای این داستان، بروشنی حاکی از حضور عناصر و شاخصههای سرودهای حماسی، به سبک حماسههای بخش پهلوانی شاهنامه است. شخصیت برجسته بهرام چوبینه نیز با وجود همه کاستیهایی که نسبت به یک قهرمان شکستناپذیر دارد، در اشعار فردوسی، در قالب پهلوانی حماسه آفرین معرفی شده که دارای وجوه اشتراک فراوانی با جهان پهلوان شاهنامه، رستم دستان است. این واقعیت حاکی از آن است که فردوسی در جریان به نظم کشیدن تاریخ ایران باستان، وقایع تاریخی را دستمایه سرودن حماسههای شورانگیز قرار داده است.
مهمترین نکتهای که در باب داستان بهرام چوبینه در شاهنامه به چشم میخورد، حس وحال و فضای کاملاً متفاوتی است که در این داستان نسبت به سایر وقایع بخش تاریخی شاهنامه وجود دارد. فردوسی در به نظم کشیدن تاریخ ساسانیان عملاً در باب تحریک قوّة خیال مجال اندکی داشت؛ زیرا با متن ازپیشآمادهای روبه رو بود که وقایع آن با دقت ثبت شده بود و ازین روی برای وی امکان استفاده از اغراقهای خیالانگیز،آنگونه که در خلق اشعار حماسی پهلوانی مرسوم و معمول است؛ فراهم نبود. فردوسی حماسهسرا بود و به نقل تاریخ به معنی وقایعنگاری صرف، علاقهای نداشت؛ لذا از فرصتی که ماجراجوییهای بهرام در اختیار او گذاشت، استفاده کرد وتاریخ را به سمت حماسه، سوق داد. حماسه روایتی آمیخته با تخیّل از تاریخ ملّتی استکه با قهرمانیها و اعمال و حوادث خارقالعاده درمیآمیزد. به عبارت دیگر شاعر حماسهپرداز، حوادث تاریخی را به روش خود تفسیر میکند؛ یعنی به برخی از تحوّلات شاخ و برگ میدهد و از اهمیت برخی رویدادها میکاهد و نقشآفرینی انسانهای آرمانی و برتر( پهلوانان) که از نظر نیروی جسمانی و معنوی برگزیده و ممتاز هستند؛ مهمترین تفاوت حماسه با تاریخ به شمارمیآید. در واقع پهلوانان حماسه نماد آرمانها و آرزوهای بزرگ مردمان یک سرزمین هستند؛ آرزوهایی که یا در عالم واقع امکان بروز وظهور نیافته است ویا نحوة ظهور آنها به شکل مطلوب عموم مردم نبوده است. نکتة دیگر آنکه ویژگی اصلی حماسه در تخیّلی بودن و شکل داستانی آن است و از آن جهت که این امرمستلزم اسطوره سازی است، لزوماً حماسه و تاریخ با وجود شباهتهای ظاهری، در تعارض خواهند بود و بدین ترتیب، شاعر حماسهسرا، تاریخی دیگر را برمیسازد و این حماسه روایتی آرمانخواهانه از تاریخ و واقعیت است؛ تاریخ به شکلی که باید روی میداد؛ و نه به شکلی که واقعاً روی داده است. بر این اساس در ماجرای بهرام چوبینه، فردوسی با توسّل به هنر شاعری، بر تاریخ میشورد و حماسه خلق میکند. او روایتگر آرزوها وآرمانهای برباد رفتة مردمی است که به امید تحوّل در مناسبات کهنی که حتی اصلاحات انوشیروان وهرمز نیز نتوانسته بود، تغییر چندانی در آن ایجاد کند، پشت سر چهرهای ماجراجو وجاه طلب وجنگاور قرار گرفتند؛ اما نتوانستند معادلات حاکم بر مناسبات سیاسی عصر خود را بههم بزنند. خسروپرویز مجدداً قدرت را در دست گرفت و دور باطلی که برانگیزانندة همة شورشها وقیامها از عهد مزدک به بعد بود، به شیوهای دیگر تکرار شد. هر چند به روایت تاریخ، بهرام شکست خورد و در غربت جان باخت؛ اما حماسه ازین چهرة شکست خورده، پهلوانی به تصویرکشید که نه به علّت غلبة خصم؛ بلکه بنا بر تقدیر آسمانی از قدرت کنار رفت و حتی در سرزمین بیگانه نیز هنرنمایی کرد و با کشتن اژدهایی هولناک، هرگز به سیمای یک سردار شکست خورده نمایان نشد.
آفرینش روایتی حماسی از یک رویداد تاریخی، مسلماً تابع ضوابط وشرایطی است که رعایت دقیق آنها در قالب نظمی سخته واستوار وکلامی متین وفصیح؛ آنگونه که در شاهنامة فردوسی جلوهگر شده، حاکی از آگاهی و تسلّط بینظیر حکیم طوس از فن حماسهسرایی است. از آنجا که داستان حماسه بر پایة تاریخ ملّی یک کشور است، مخاطبان آن از کلیات اصلی داستان آگاهی دارند و شاعر تنها در پرداختن به جزئیات و توصیف هنری صحنههای مختلف داستان آزادی عمل دارد.
ازین روی، طرح کلّی داستان بهرام در روایت حماسی آن، همان طرح وقایعنگاری تاریخی است و فردوسی نیز در چارچوب وقایع مربوط به بهرام چوبینه، با استفاده از فنونی که در خلق داستانهای حماسی کاربرد دارد، در بیان هنری و توصیفات شاعرانه، سخن را به اوج رسانده است. فنونی که سخنسرای طوس قبلاً بکرّات ازآن شیوهها در پرداخت داستانهای حماسی مربوط به رستم، بهره گرفته بود