نهمین نشست تخصصی خوشنویسی موزه میرعماد (متن سخنرانی استاد پیله چی قزوینی):
جلسه امروز این نشست درباره بررسی انواع سیاه مشق نویسی نستعلیق است که ابتدا در نظر دارم چند نمونه ایی را با هم ببینیم و بعد از آشنایی چشم و ذهن با نونه ها درباره انواع سیاه مشق توضیحاتی داده شود.
در ابتدا سطر بسیار زیبایی که در مجموعه بنده است توصیف میشود. بطور کلی در خط نستعلیق پایه و اساس با سطر نویسی است و با سطر می توان عیار خوشنویس را سنجید نه اینکه سطر یک مبحث اموزشی دارد بلکه بلحاظ ماهیتی که در سطر است خوشنویس موفق میشود در تمام اجزا کلمات صد در صد تلاش وسیعی کند در نتیجه تمام توان و مهارت هنری اش را در یک سطر بار میبرد و حتی یک سطر تبدیل به 4 سطر مورب میشود و چلیپا ساخته می شود .
خوشنویس در سطور بعدی تحلیل انرژی برایش ایجاد میشود .مسلما در مصرع چهارم توان مصرع اول را ندارد و مورب شدن سطرها خودش به اندازه کافی تاثیر گذار هست. پایه و اساس سطر را کلمات و مفردات تشکیل داده اند و این نمونه سر که کاملا شاهانه است و هم زمان تذهیب شده و این استاد بزرگ تاریخ بران نام گذاشته حتی می توان درباره تمام نقاط درون متن هم بحث کرد.
اگر این سطر را بیشتر ببینیم می توانیم تمام کیفیات کلمات رادر ان دریابیم که اجزا ی حروف را در طول تاریخ می توان در کلمه ان یافت. مثل حرف (غ) که میرزا غلامرضا در این اثر با زیبایی تمام کار کرده است ( بیار باده که هنگام استغنا تتمه فردا) ... قطعات دیگری از میرزا غلامرضا اصفهانی هست با عنوان ( خلق محمدی کرم مرتضی علی ) و نوعی سیاه مشق است از استاد امیرخانی که متفاوت از دوره قاجار کار شده است و دیگری سیاه مشق از میرزا غلامرضا و بعدی کاری از بنده است و قطعات زیبایی از میرزا کاظم تهرانی و میر حسین خوشنویس باشی با دین ای قعات نیازی به معرفی نداریم .
در واقع سیاه مشق هنری انتزاعی و گرافیکی کامل لقب دادند چون بلحاظ اینکه وام دار کلام نیست و خواندن و انتقال مفهوم در آن مطرح نیست. آنجایی که خلوت خلوت است و به این نتیجه می رسیم که وام دار ادبیات نیست و نیازمند این نیست که به مفهوم گفتاری و نوشتاری ان پی ببریم. هنری است که زیبایی محض دارد و به همراه گروهی از شکل کلمات مجموعه ایی از زیبایی های حسی را منتقل می کند و به نوعی جلوه ایی از یک تابلوی نقاشی است. نقاشی که حروف و کلمات آن را تشکیل می دهند.
در این مرحله تعدادی از خطوط سیاه مشق را مرور می کنیم که از گذشته تاکنون نوشته شده است. در یک نمونه که می بینیم از نیمه خوانده میشود و در بخش دیگر برخی از سیاه مشق ها نیمی از کاغذ را بصورت مورب در بر می گیرند و تکرار و در هم شدگی کلمات را دارند و به همراه تذهیب و تزینات کامل هستند. این نوع سیاه مشق نویسی در تاریخ خوشنویسی ما به این شکل است .
سیاه مشق در معنای لغوی و لفظی یعنی سیاه کردن زمینه ایی که دورش مشق میشود و به ان سیاه مشق می گفتند. سیاه مشق تیرگی در برابر روشنایی یا بر عکس است که خلوت و جلوت میسازد. اگر با رنگ سفید بر کاغذ سیاه هم بنویسیم باز هم سیاه مشق است پس سیاه مشق بمنظور رنگ نیست و چیزی که خوشنویس با ان مینویسد و صفحه ایی را به گونه ایی درگیر می کند که تیرگی ها غلبه کند و ما لکه های بسیاری را که کلمات هستند در صفحه می بینیم.
سیاه مشق نویسی خاص خوشنویسی نیست .تکرار مکرر در هنرهای دیگر هم شامل میشود حتی وجود انسان هم نوعی سیاه مشق است که در ادبیات ما هم نفوذ کرده است ( صفحه دل سیه از مشق تمنا کردم کعبه را بتکده زین خط چلیپا کردم ) . پس سیاه مشق بلحاظ لغوی معنا شد اما به نظر هنری به تابلویی که در ان تیرگی زیاد باشد و لکه های ان کم و زیاد شود نمی گوییم بلکه تابلویی که در ان تکرار زیاد شود حتی می توان با چند حرف و حتی یک برخورد حاصل شود و حتی با چند حرکت تکراری و حرکتهای اضافی نتوان ان را از هم تفکیک کرد.
ساخت انباشته شدن کارهای روی هم بگونه ایی که تفکیک آنها مشکل باشد خودش نوعی سیاه مشق است. بلحاظ صرفه جویی در کاغذ هم در گذشته چون کمیاب و گران بود خوشنویسان سیاه مشق می کردند تا حداکثر استفاده را از فضا ببرند و در مشق خود از جز ء جزئ کاغذ استفاده میشود و این بعدها بعد از تمرین تبدیل به صفحات زیبا شد. در ابتدا نیت مشق بود به این علت سیاه مشق ایجاد شد کاری که در صفحه اصلی تکرار ان باعث تمرین میشد و با اختیار کامل انجام می گرفت اما با گذر زمان تبدیل به فرم ثانویه هنری شد تا خوشنویسان علاقمند به سیاه مشق شدند و بسیاری از سیاه مشق های گذشته را که می بینیم در غفلت استاد و یا خواست استاد توسط شاگردان جمع شده است و خود استاد منظورش نوشتن بود.
بعدها این عمل تبدیل به صفحه ایی شد که به تنهایی پیام خاص داشت و وام دار کلمات ادبیات نبود و تنها شکل انتزاعی دارد و منظور ان هم القای پیام و مطلب خاصی نبود. از این نظر به نظر بنده تنها شکل اتزاعی هنری در خوشنویسی سیاه مشق است و در بسیاری از کشورهای دیگر به سیاه مشق توجه بیشتری دارند.
از نظر پیدایش سیاه مشق نیسی باید گفت تا قبل از صفویه بیشتر جنبه تمرینی داشت اما زمان میر عماد به بعد سیاه مشق ورود بیشتری کرد و این هنر چون بیشتر قطعه نویسی شد از زمان میر عماد و نقطه اوج ان را در دوره قاجار می بینیم که پتانسیل نگ و کنتراست رنگی هم به ان اضافه شد و آثاری جدید نوشتند و در حال حاضر به مدد دیجیتال کارهای سیاه مشق جلوه گری می کند مانند ساخت فضاهای چند متری – حجم و بعد و حتی ورود اصول فرا هنری که در سیاه مشق پیاده کردند. اما انواع سیاه مشق ها و بخش های مختلفی در ان وجود دارد. از نظر نگارش سیاه مشق هایی داریم که بیشتر جنبه تمرینی دارند و کاتب منظورش تکرار دانسته است و قصد او ایجاد صفحه هنری نیست مانند برخی آثار کلهر یا عماد الکتاب در برخی قطعات انها خوشنویسان حروفی را انقدر تکرار می کنند تا در جایی ارضا شوند و تکرار را قطع کنند سیاه مشق ضمن اینکه قانونمند است.
در ان اوج بدون قانون هم هست یعنی نمی توان برای آن چهار چوبی تعیین کرد خلاقانه ترین شکل هنری خوشنویسی همان سیاه مشق است زیرا هنرمند در اخرین لحظه به تماشا می نشیند لحظه ایی که هنرمند سعی می کنند در اجرای ان شکل بدیه بسازد. حتی هنرمند ترین هنرمند هم بخواهد کلماتی را بنویسد حتی اگر 20 بار شود امکان ندارد یکی شوند.
سیاه مشق را از جهات مختلف حتی از نظر دوره ها هم تقسیم کردند زمان صفوی – قاجار – معاصر. سیاه مشق های الهام گرفته و تلفیقی هم هستند. حتی سیاه مشق را می توان بلحاظ فنی تقسیم بندی کرد سیاه مشق هایی کاملا باز و خلوت که شاید چند موردی باشد که در ان می توان تمام کلمات را دنبال کرد و خواند و نسبت فضاهای مثبت و منفی آن با هم برابرند. در این نوع سیاه مشق خوشنویس به دنبال زیبایی کلمات است و حتی فضا را بشکلی تلطیف تا حیثیت هنری خود را به بهترین نوع برخورد کلمات نشان دهد و بهترین فضای بصری را ایجاد کند. از لحاظ فنی در این نوع سیاه مشق تمام حیثیت هنرمند در بوته ازمایش است زیرا قدرت بصری و زیبایی شناختی و توان هنرمند و فهم و مرتبه خود را در عمق این نوع سیاه مشق به نمایش می گذارد. در واقع سخت ترین نوع سیاه مشق است زیرا سنجش معیار هنری و زیبایی کلمات شامل تکلف هنری خواهد شد. این نوع سیاه مشق ها خوانا هستند و نشانگر این است که خوشنویس خوانش آثار را می خواسته و خوشنویسانی که مهارت زیادی دارند چنین می نویسند.
اما سیاه مشق های کاملا شلوغ و پر کلمه و نا خوانا هم هستند که خوشنویسان توان هنری خود را در ان بکار یبرند و حتی می توانند به گونه ایی توجه بیننده را به سمت فضا سازی متن ببرند تا از ترکیب کار لذت برند. سیاه مشق های میانه هم داریم که نه خلوت خلوت و نه جلوت جلوت دارند و هنرمند در گوشه ایی ایجاد تاریکی و در بخش دیگری ایجاد فضای باز و خلوت کرده است و حتی سلیقه های مختلفی در سیاه مشق نویسی بکار می برند.
پس سیاه مشق را از جهات مختلف می توان شناسایی و معرفی کرد سیاه مشق حتی از نظر دوره هم قابل بخش است یا از نظر تخصصی هم تقسیم شده است سیاه مشق هایی که خوانا و تمرینی یا سیاه مشق هایی که ناخوانا و نامرتب هستد زیرا آداب و ترتیبی ندارند. یک نمونه انها سیاه مشق های کلهر است و یا عماد الکتاب که او سیاه مشق را به اوج رساند. در واقع تکرار های پی در پی و روی خطوط مشخص را دنبال می کرد و کلمات بسیار می نوشت و هیچگونه قانونمندی در نگارش او نیست . زیرا او تشخیص می داد که چند بار بنویسد.
حال سئوال میشود که از کجا شروع کنیم تا سیاه مشق بنویسیم ؟ به عقیده بنده ابتدا باید مرتبه هنری خوشنویس به حدی باشد که بیننده از دیدن کلمات او لذت برد و مخاطب تشخیص دهد و سپس به فضا و در هم شدن کلمات بود. سیاه مشق بطور کلی جنبه زیبایی سازی ندارد خصوصا در نستعلیق زیرا در نستعلیق برخورد کلمات زیبا نمی شود اما این موضوع درباره خط ثلث صدق نمی کند . کسانی که می خواهند سیاه مشق بنویسند ابتدا باید اجزای خط و نحوه درگیر شدن کلمات را بیاموزند و حروف و کلمات مجزا را بدانند چگونه در هم درگیر میشوند تا زیبا شد پس از فراگیری اجزا زیبا باید ارتباط منطقی و حس همجواری اجزا را اموزش ببینند. در سیاه مشق ها زیبایی هایی دسته بندی دیده می شود مانند کلونی ماهی یا پرندگان که با ترکیب بندی های زیبا در کنار هم قرار گرفته اند .
در سیاه مشق یا مایقرائ – لا یقرائ هستند یعنی قابل خواندن یا غیر قابل خواندن هستند .سیاه مشق از نظر جلوت و خلوت چند دسته اند ( باز ، نیمه باز ، فشرده ) مباحث پیرامون سیاه مشق نویسی بسیار است و امروز بلحاظ عمومیت مطلب مطالبی وتوضیح داده شد ( مفهوم، ایجاد ، انواع ،تقسیم بندی ). سیاه مشق ها متفاوتند. تفاوت ها و شیوه های مختلف سیاه مشق نویسی بحث های تخصصی دارد و حتی عواملی که باعث زیبایی شناسی سیاه مشق می شود و آشنایی با عناصر زیبا سازی یک سیاه مشق در بحث های تخصصی دنبال می شود.