به طور کلی نقاشی ایرانی در هر برهه ای از زمان، مضمون های عالی در زمینه افسانه، مذهب، طبیعت و غیره در دست داشته که با رنگ های زیبا نمایش داده شده است. در این میان یکی از بزرگترین نقاشان نامی اواخر دوره قاجاری و اوایل دوره پهلوی، محمد غفاری مشهور به کمال الملک، فرزند آقامیرزا بزرگ غفاری است.قابل ذکر است خاندان غفاری کاشانی هنرمندان بسیاری به عالم هنر ایران عرضه داشته اند که هر یک نامدارانی در تاریخ هنر محسوب می شوند اما نامدارترین هنرمند این خاندان، کمال الملک است که در اثر نبوغ، استعداد، خلاقیت و قدرت اعجاز قلمش در سنین جوانی شهرت و مقبولیتی بیش از دیگران به دست آورده است و آثارش توجه بیشتری را به خود معطوف ساخته است. دوران هفده ساله مکتب او کشور را افتخارآفرین کرد و انزوای چهارده ساله اش در حسین آباد نیشابور غم انگیزترین فصل کتاب هنر بوده است.
کمال الملک با تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه، پایه گذار نقاشی کلاسیک قرن اخیر ایران می شود و موزه های اروپا با میراث های بی بدیلی که در خود داشته اند دنیای توصیف ناپذیری در برابر دیدگان مشتاق او بوجود می آورند.
تابلوهایی که وی در موزه های فرانسه و ایتالیا از جمله موزه لوور پاریس از روی (رامبراند) و (روبنس) و دیگران ساخته است که تعداد آنان به 12 عدد می رسد نه تنها فرقی با اصل ندارد بلکه رنگ های آن به مراتب از اصل پاک تر و پخته تر اند. او با نبوغ و پشتکار خود نشان های باارزشی از جمله: نشان درجه اول طلای علمی، امتیازات سرتیپی اول و دوم، حمایل سبز، نشان شیر و خورشید درجه اول خارجه، کمر مرصع و قمه مرصع، نشان احمد شاه قاجار و رئیس کل صنایع مستظرفه را از آن خود می کند. در انتها نیز زندگی این هنرمند در 1319 خورشیدی در سن 93 سالگی به پایان میرسد.
تابلوهای کار این استاد بیشتر در مجلس شورا و کاخ گلستان نگهداری می شود و از جمله مشهورترین و نخستین تابلوی او پس از کسب لقب کمال الملک (تابلوی تالار آیینه) می باشد که برای کشیدن آن هفت سال وقت صرف کرده است.