غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری که خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النیشابوری هم نامیده شدهاست، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و رباعی سرای ایرانی در دوره ی سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش «حجةالحق» بودهاست؛ولی آوازه ی وی بیشتر به واسطه ی نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن که رباعیات خیام را به اغلب زبانهای زنده ترجمه نمودهاند، ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی ترجمه کردهاست که مایه ی شهرت بیشتر وی در مغربزمین گردیدهاست.
رباعی" شمع اصحاب" حکیم عمر خیام و تابلوی مینیاتور "در فروغ سوختن" اثر استاد محمود فرشچیان
آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند بُرون گفتند فسانه ای و در خواب شدند
تابلوی " در فروغ سوختن" اثر استاد محمود فرشچیان بر گرفته از رباعی بالاست
در زیر به تحلیل ها و تفاسیری که در مورد این اثر بیان شده می پردازیم:
-در این رباعی خیام به صراحت به جنگ صوفیان و زاهدان رفته و در بیت اول هم با کلامی کاملا مدبرانه کلمات قلنبه سلنبه ی عربی رو که صوفیان استفاده می کردند رو با کنایه ای عمیق به آنها پس می دهد و در بیت دوم که میگوید ره زین شب تاریک نبردند به… کاملا به وضو ح خط بطلانی بر تمام عقاید و سخنانشان زده و آن ها را افسانه خوانده است .
-اول: خیام در این شعر به فانی بودن انسان و این که هیچ کس(حتی فاضل و ادیب) از این قاعده مستثنی نیست اشاره کرده است.
دوم : ناتوانی انسان در کشف واقعیت .( این ناتوانی در همه وجود دارد حتی در انسان هایی که به فضل و ادب احاطه دارند )
-"مضمون کلی این رباعی آشکار است ؛ حتی عالمان و فیلسوفان بزرگ نیز از شب تاریک این جهان راه نجاتی نیافتند و سرانجام آنان نیز در خواب شدند و مرگ را به ناگزیر پذیرفتند و تنها افسانه ای از آنان برجای ماند!
نتیجه رباعی:
عارفان و زاهدان و بزرگان علم و ادب هر یک کوشیده اندتا اسرار خلقت را دریابند اما رازهای هستی آنچنان پیچیده و مبهم بود که تصورات و کوشش های آنان نتیجه ای ندارد و از این دنیا رفتند. (عطاری کرمانی،عباس،هدیه جامع و کامل خیام،نشر آسیم،۱۳۸۵)
نظرات کارشناسان موزه استاد فرشچیان در مورد تابلو "در فروغ سوختن" استاد فرشچیان :
-انسان هایی که به دانش و معرفت بالایی دست پیدا کرده اند، ولی در برابر تمام علوم موجود در این دنیای هستی ،علم اندکی دارند و مثل نور شمعی که در تاریکی روشن است ، تنها محدوده اطراف خود را روشن میکند و همه این انسان ها از میان همه این علوم افسانه ای میگویند و به خواب ابدی فرو میروند.(مصاحبه با لاله محمد پور،۱۳۹۱)
-انسانهای در این تابلو به تصویر کشیده شده اند که سعی بر شناخت خداوند طرق از مختلف(فلسفه ،نجوم و کتب آسمانی ،...)دارند.ولی در نهایت همه فانی شده اند،حتی کمال یافته ترین انسان ها نیز شناختی که از خداوند بدست می آورند بسیار محدود است.همان طور که یک شمع در محیطی تاریک میتواند روشنایی اندکی پدید آورد،یک انسان هم در نهایت علم و دانش می تواند به علم الهی به طور محدودی دست یابد.
( مصاحبه با مهناز اسد اله،۱۳۹۱)
دیگر آثار موزه ها